فروشگاه تفکر فایل

فروشگاه تفکر فایل، فروشگاه فایلهای دانشجویی و دانش آموزی در زمینه های مختلف می باشد.

فروشگاه تفکر فایل

فروشگاه تفکر فایل، فروشگاه فایلهای دانشجویی و دانش آموزی در زمینه های مختلف می باشد.

دانلود فایل تحقیق در مورد جنگ کره

در جنگ کره احتمال بروز مشکلات لجستیکی می رفت و از این روی درسهای لجستیکی فرا گرفته شده از جنگ جهانی دوم در حل این مشکلات به کار گرفته شدند
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 72
تحقیق در مورد جنگ کره

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

تحقیق در مورد جنگ کره


در جنگ کره احتمال بروز مشکلات لجستیکی می رفت و از این روی درسهای لجستیکی فرا گرتفه شده از جنگ جهانی دوم در حل این مشکلات به کار گرفته شدند. در ابتدای جنگ چند مشکل لجستیکی از چشم طرح ریزان دور مانده بود:
1- شبه جزیره کره پنج هزار مایل دریایی از آمریکا فاصله داشت.
2- در کره بنادر و سیستم ترابری زمینی مناسبی وجود نداشت.
3- نیروهای کمونیست اکثر مناطق صنعتی جنوب را تحت کنترل داشتند.
4- نیروهای کره شمالی با وجود مهارت به جای مانده از نیروهای ژاپنی به مهارت زیادی دسترسی داشتند. از سوی دیگر آنها با تجهیزات آمریکایی به جای مانده از جنگ جهانی دوم نیز دسترسی داشتند و ارتش سرخ پوستان نیز جنگ افزارهای روسی را در اختیار آنها قرار می داد.
• تجهیزات ضروری نیروهای آمریکایی در جزایر اقیانوسیه به جای مانده بود.
• تنها در صورت ایجاد یک سیستم ترابری مناسب به شبه جزیره کره امکان استفاده از پایگاه های صنعتی ژاپن فیلیپین و سایر کشور های اقیانوسیه مسیر بود.
اکثر جاده های موجود در کره اصولا جاده نبودند وصرفاً معابری بودند که خودروها از آنها تردد می کردند اکثر این معابر برای مدت طولانی غیر قابل استفاده بودند و بار ترافیکی آنها نیز بالا بود. این امر باعث شد تا ارتش آمریکا به ترابری انسانی اتکا کند و با استفاده از باربر های کره ای آمادها و تجهیزات ضروری را حمل کند. از آنجایی که این سیستم به نیروی ماهیچه ای افراد متکی بود لازم بود تا افراد در طول مسیر چندین بار استراحت کنند ویا افراد خسته با نیروهای تازه تنفس تعویض شوند.
افراد برای اجتناب از گیر افتادن در گل و لای بیشتر ترجیح می دادند تا بدون پوتین راه بورند. پا برهنه حرکت کردن افراد در میان گل و لای نیز مکشلات پزشکی زیادی را برای آنها به وجود می آورد.
باران به طور مداوم در ماه های بهار و تابستان (باران های موسمی) می بارید و حاکی از شدت یافتن محیط پر گل و لای منطقه بود. در طول زمستان نیز سرمای شدید باعث یخ زدن گل و لای می شد و تمام این شرایط تدارکات رسانی به یگان های رزمی بسیار دشواری می کرد.
پشه، مگس و حشرات موزی در طول بهار و تابستان به وفور یافت می شد و اکثرا نیروها توسط این حشرات گزیده می شدند. این امر نگرانی های بهداشتی را افزایش داده بود. زیرا این حشرات اکثراً ناقل بیماری های ویروسی بودند. تروریست های کره شمالی باعث اختلال سیستم توزیع لجستیک شده بودند. این افراد از مردم کره جنوبی قابل تمیز دادن نبودند. و این خود باعث افزایش تلفات در مقابله باآنها می شد. این نیروها عمدتاً در پی پاتک زدن به کاروان ها، انهدام پل ها و زیرساختارها، پرتاب نارنجک از بلندی ها به نیروهای آمریکایی و صد معبر کردن در مسیر عبور خودروهای نظامی و غیره بودند. تمام این اقدامات موجب لجام گسیختگی و وقفه در سیستم توزیع شده بود. در اوایل جنگ نیروهای سازمان ملل و ارتش کره جنوبی مهمات کمی در اختیار داشتند و آنها برنامه ای برای نداشتند. اما نیروهای کره شمالی با برنامه وارد جنگ شده بودند و به خوبی به تانک ها و توپخانه شوروی دسترسی داشتند.
در طول جنگ کره، هشت ارتش مختلف با یک نوع سلاخ آمریکایی می جنگیدند. تجهیزات به جای مانده از جنگ جهانی دوم در جزایر اقیانوسیه خیلی زود سازماندهی شدند و در اختیار نیروهای چند ملیتی در کره جنوبی قرار گرفتند.
ژاپن در نزدیک کره قرار داشت و به سرعت در حال پیشرفت صنعتی بود. تجهیزات اوراقی بلااستفاده به جا مانده از جنگ جهانی دوم خیلی سریع در ژاپن تعمیر شدند. آمریکا از زمان پایان جنگ جهانی دوم پایگاه های نیروهای هوایی، زمینی و دریایی و تفنگداران دریایی یرا در اطراف ژاپن دایر کرده بود. کارگران ژاپنی ماهر، کاری و قابل دسترسی بودند. تسهیلات نصعتی غیر نظامی با استفاده از ماشین آلات و رویه های مدرن در حال بزسازی بودند. بخش تجاری ژاپن کشتی های آمریکایی که پس از جنگ جهانی دوم به آنها فورخته شده بود را به آمریکا پس داد و این شناورها ناوگان اولیه نیروی دریایی آمریکا برای حمله به کره را شکل دادند. نیروهای زخمی شده نیز از طریق هوا یا دریا به بیمارستان های ژاپن منتقل می شدند.
تامین
دولت امریکا نگرانی عمیقی در خصوص امکان ایجاد نسنجیده توان نظامی برای حمایت از دولت کره جنوبی بود. خط مشی نظامی آمریکا حکم می کرد تا قبل از فراخوان نیروهای نظامی، تجهیزات مورد نیاز آنها را فراهم شده باشد. نظر فرمانده کل نیروی زمینی ارتش بر این بود که ابتدا باید به سرعت اقلام آموزشی را تامین کرد و اقلام بالقوه رزمی مورد نیاز را با کمی تاخیر از بخش صنعتی تامین کرد. از این رو در وحله اول اقلام ضروری تامین گردیدند.
تجهیزات، ادوات و تدارکات باید به سرعت تامین می شدند و برای آغاز حمله هر چه سریعتر به کره و ژاپن منتقل می شدند. برای مواجهه با آب و هوا بسیار سرد شبه جزیره کره در فصل زمستان لازم بود تا اقدامات سریع و عاجلی انجام شوند. زیرا آمریکا تا به حال این حجم وسیع و گسترده از نیروهای خود را در یک منطقه سردسیر به کار نگرتفه بود. مهمات باید به مقدار بسیار زیادی تامین می گردید و از سوی دیگر لازم بود تا پایانه هایی برای هواپمیاهای نیروی زمینی، هوایی و دریایی ایجاد شوند.
آژانس های تامین با تنگنای زمانی مواجه بودن و باید خیلی سریع تمام اقلام مورد نیاز نیروها را تامین و به منطقه ارسال می کردند. کارشان لجستیک ارتش منابع آمادی جدیدی را یافتند و تولید کنندگان صنعتی مجبور شدند تا محصولات مورد نیاز آنها را در اولویت تولیدات خود قرار دهند.
مشکلات ساختمانی در کره به واسطه شرایط جوی متغیر و شروع سریع جنگ افزایش یافت. همانگونه که قبلا اشاره شد گل و لای و هوای بسیار سرد مشکل اصلی همه نیروها بود. به علاوه کمبود مصالح ساختمانی نیز فعالیت های ساختمانی را مختل می کرد و مهندسین نظامی قادر نبودن آنگونه که باید و شاید کار کنند.


دانلود فایل صحنه هایی از جنگ جهانی اول و دوم

دولت آلمان در آوریل 1939 م پس از خودداری از واگذاری و انتزیک و دالانی که پروس خاوری را به پومرانی وصل می کرد
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 52 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 90
صحنه هایی از جنگ جهانی اول و دوم

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

صحنه هایی از جنگ جهانی اول و دوم


جنگ آلمان و لهستان
دولت آلمان در آوریل 1939 م پس از خودداری از واگذاری و انتزیک و دالانی که پروس خاوری را به پومرانی وصل می کرد و به ویژه پس از پیمانی که انگلیس و لهستان درباره دفاع از تمامیت ارضی لهستان بستند در پی تهیه مقدمات حمله به آن کشور بر آمد.
در ماه های تابستان ، ارتش آلمان به بهانه مانور خود را آماده کرد و چند کشور را از راه دریا به پروس خاوری اعزام نمود.
استراتژی لهستان برای حفاظت وجب به وجب خطوط مرزی در نظر گرفته شده بود در حالی که امکانات آن کشور برای اجرای این استراتژی کاملا دور از واقعیت بود. لهستان در مقابل 9 لشکر زرهی و موتوری آلمان 22 تیپ سوار ،29 گروهان خودرو زرهی و 9 گروهان تانک سبک داشت و نسبت به توپخانه و پیاده نظام آلمان به لهستان سه به دو بود. نیروی هوایی آلمان برتری کامل هوایی یا حاکمیت هوایی داشت و نیروی دریایی آن کشور در دریای بالتیک نیز بی رقیب بود.
ضعف مهم لهستان از نظر تاکتیکی نبود هر گونه خط پدافندی مناسب در باختر و یستولا (رودخانه ای که از ورشو می گذشت ) به حساب می آمد. طول خطوط مرزی بین دو کشور آلمان و لهستان بیش از 1300 کیلومتر بود و پدافند موثر از آن در چنان شرایطی در توان ارتش لهستان نبود.
طرح لهستان :
طرح اولیه لهستان بخشی آفندی و بخشی پدافندی بود. آنها پیش بینی می کردند که کشورهای انگلستان و فرانسه در صورت حمله آلمان به آن کشور وارد جنگ شوند. لهستانی ها اصولا پدافند را دوست نداشتند امید آنها بیشتر بر شجاعت و فداکاری ارتش و مردم لهستان و رسیدن کمک از کشورهای متفق بود.
مارشال اسهیگلی راپذر فرمانده کل ارتش لهستان با در نظر گرفتن این نکات و همچنین بر آورد ضعیفی که از قدرت زرهی و هوایی آلمان داشت تصمیم بر این گرفت که تمام مرز باختری را از گرادنو تا کراسنو حفظ کند و تمام مناطق صنعتی را پوشش دهد.
در طرح او واگذاری شش ارتش مرکب از 30 لشکر پیاده ،10 لشکر احتیاط و 22 تیپ سوار به منطقه مرزی باختری و یک نیروی احتیاط در نزدیکی ورشو منظور شده بود.

طرح آلمان:
طرح آلمان دو مرحله داشت. مرحله اول انهدام نیروهای ارتش لهستان در خم رودخانه وسیتوار و مرحله دوم پیشروی از پروس خاوری به سمت جنوب و از اسلواکی به سمت شمال به منظور تصرف تمام خاک لهستان در باختر برلست لیتووسک و رودخانه باگ .
بنابراین طرح مزبور شامل دو احاطه دو طرفه می شد که به صورت دو گازانبر دهانه گازانبر اول در باختر ورشو و دومی در خاور آن شهر به هم می رسیدند.
ژنرال فن براخیچ فرمانده کل عملیات آلمان بود و نیروی تحت فرماندهی او شامل 5 ارتش می شد که به دو گروه تقسیم می گردید. خط حد بین دو گروه مزبور رودخانه ناتک تعیین شده بود.
گروه شمالی به فرماندهی ژنرال فن بوک شامل ارتش های سوم و چهارم بود که اولی در پروس خاوری و دومی در پومرانی مستقر شده بود.
ماموریت اصلی ارتش سوم پیشروی به سمت جنوب و خاور ورشو و الحاق به ارتش چهاردهم بود که از سیلزیای بالای و اسلواکی به سمت شمال پیشروی می کرد. ماموریت ارتش چهارم نخست انهدام دشمن در پومرز و سپس الحاق به پهلوی ارتش سوم وتک به پهلوی راست نیروهای لهستان در پوزنان بود.
گروه جنوبی شامل ارتش های هشتم – دهم – چهاردهم می شد. ماموریت ارتش هشتم درگیری با نیروهای لهستانی در پوزنان و همکاری با پهلوی راست ارتش چهارم و پهلوی چپ ارتش دهم بود.
ارتش دهم مستقر در سیلز یا پایین ماموریت داشت که به سمت رودخانه ویستولا پیشروی می کند و پهلوی چپ ارتش لهستان را احاطه کند.
ارتش چهاردهم مستقر در سیلزیای بالا موراوی و اسلواکی ماموریت داشت تا ارتش لهستان را در منطقه گراکو منهدم کند و یا پیشروی به سمت شمال به پهلوی چپ ارتش سوم ملحق شود.
آلمانی ها از شیوه جنگ برق آسا پیروی می کردند. پایه و اساس آن غافل گیری سرعت و وحشت بود نیروی زرهی باید نخست خطوط پدافندی دشمن را به کمک نیروی هوایی می شکست و سپس با پیشروی سریع به عقب دشمن نیروهای عمده آن را در محاصره قرار می داد.
ماموریت نیروی هوایی آلمان نخست کسب برتری هوایی به وسیله انهدام نیروی هوایی لهستان روی زمین سپس انهدام خطوط راه آهن و مناطق حساس و بر هم زدن سلسله مراتب فرماندهی در کل ارتش لهستان و پشتیبانی نزدیک هوایی از نیروهای پیشروی کننده در خطوط مقدم جنگ بود.
شرح عملیات :
ساعت 04:45 روز اول سپتامبر 1939 م با هجوم هوایی آلمان علیه فرودگاه های لهستان جنگ بین دو کشور و در واقع جنگ جهانی دوم آغاز گردید. لهستانی ها تقریبا به طور کامل غافلگیر شدند. انتظار آنان نسبت به آغاز جنگ تجسمی از جنگ جهانی در سال 1914 م بود.
که برخوردهای اولیه مهاجم و مدافع با حرکت سوار نظام ، گشتی ها و پیشروی آرام و محتاطانه دو طرف صورت می گرفت و زمان کافی برای بسیج عمومی در اختیار مدافع نبود.
لهستانی ها پس از چهل و هشت ساعت از آغاز جنگ از رویای خویش بیدار شدند. در این مدت نیروی هوایی آنان به کلی از کار افتاده بود و تانکهای آلمان بی محابا به سوی ورشو پیش می رفتند.
ارتش چهارم آلمان که از پومرانی تهاجم خود را آغاز کرده بود در مدت هشت روز با طی مسافتی حدود 240 کیلومتر خود را به حوالی ورشو رساند و نیروی زرهی ژنرال گودریان ورشو را محاصره کرد.
نیروهایی از لهستان که با 12 لشگر در کوتنو بجا مانده بودند شجاعانه دست به پاتک زدند اما تلاش آنها بی فایده بود تا روز هفدهم سپتامبر تمام نیروهای ارتش لهستان که در باختر رود و یستولا می جنگیدند تسلیم شدند و جنگ به سمت رودخانه باگ یعنی خاور ورشو کشیده شد. در همین روز بازوی بلند احاطه دو طرفه یا دهانه گازانبر دوم آلمان نزدیک برست – لیتووسک به هم رسید.
در روز هفدهم سپتامبر ارتش روسیه بدون اعلان جنگ از مرز خاوری لهستان وارد این کشور شد و روز بعد دولت لهستان و به دنبال آن دهها هزار پناهنده به خاک رومانی فرار کردند.
در این مدت 450000 نظامی لهستانی اسیر ،1200 توپ به غنیمت گرفته شد و 800 فروند هواپیما منهدم شد و یا به غنیمت در آمد. ورشو تا 27 سپامبر مقاومت کرد و روز 30 سپتامبر پس از آنکه فرمانده پادگان ورشو تسلیم شد 120000 افسر درجه دار و سرباز جنگ افزارهای خود را تحویل دادند.
جمع اسرای لهستانی ها به 694000 نفر رسید. تنها بخشی از نیروی دریایی لهستان مرکب از 3 ناوشکن و چهار زیر دریایی توانستند از دریای بالتیک فرار کنند و خود را به انگلستان و سوئد برسانند. بقیه تسلیم و یا منهدم شدند.
تلفات آلمانی ها 10572 کشته ، 30000 زخمی و 3400 مفقود الاثر بود. سرزمین لهستان بین دو کشور آلمان و روسیه تقسیم گردید و باختر رودخانه پیسا باگ و سان که حدود 124400 کیلومتر مربع می شد به آلمان و 200280 کیلومتر مربع باقی مانده به روسیه رسید.
نتایج عملیات :
در این عملیات و جنگ اهمیت سرعت نسبت به آتش که در جنگ مکانیزه اساس کار را تشکیل می داد به اثبات رسید و این سرعت فوق العاده آلمانی ها بود که باعث اختلال و از هم گسیختگی در سیستم پدافند لهستان گردید. همکاری و هماهنگی میان هواپیما و نیروی زرهی میزان موفقیت آلمانی ها را افزایش داد.
این جنگ نشان داد که در مقابل تک مکانیزه پدافند خطی کارآیی لازم را ندارد و مواضع پدافندی خواه متکی بر مواضع مستحکم یا تعجیلی باشد دیگر همچون جنگ جهانی اول قابل نگهداری نیست. زیرا همین که توسط نیروهای مکانیزه شکافته شد برای پدافند کننده امکان تمرکز نیرو برای اجرای یا تک مقدور نیست.
نکته مهم دیگری که در این جنگ مشخص گردید این بود که با توجه به شرایط تاکتیکی که توسط نیروهای مکانیزه ایجاد شد و در آن زمان عامل مهمی به حساب می آمد ایجاب می کرد که فرماندهی نسبت به گذشته بیشتر غیر متمرکز شود تا فرماندهان تابع بتوانند آزادی عمل داشته و تصمیم بگیرند و از خود واکنش سریع نشان دهند. مسلما هماهنگی و آموزش در چنین مواردی اهمیت خاص خود را داشت. (نقشه شماره 71)


دانلود فایل تحقیق در مورد دژى در دامنه البرز (مرورى بر جنبش حسن صباح)

نیمه دوم سده دوم هجرى، شرایط را براى جهت گیرى نهضت هاى انقلابى فراهم آورد عباسیان که در سال ۱۳۲ ۷۵۰ توانستند به قدرت برسند موجب تحولات مهمى در جهان اسلام به ویژه در منطقه شرق شدند
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 15 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 12
تحقیق در مورد دژى در دامنه البرز (مرورى بر جنبش حسن صباح)

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

دژى در دامنه البرز (مرورى بر جنبش حسن صباح)


نیمه دوم سده دوم هجرى، شرایط را براى جهت گیرى نهضت هاى انقلابى فراهم آورد. عباسیان که در سال ۱۳۲ / ۷۵۰ توانستند به قدرت برسند موجب تحولات مهمى در جهان اسلام به ویژه در منطقه شرق شدند. پیشتر در همان اوان قدرت گیرى عباسیان قیام هایى رخ نموده بود اما با تبدیل تدریجى خلافت به نوعى امپراتورى، بستر براى شکل گیرى این نهضت ها هموارتر گشت. با رشد تجارت و صنعت در امپراتورى عباسى در اواخر قرن سوم و سرتاسر قرن چهارم هجرى، مسائل اجتماعى از اهمیتى خاص برخوردار شد و نهضت هایى که نماینده بى نظمى و آرمان گرایى اجتماعى بودند، اهمیت بسیارى یافت. نخستین شورش هشدارآمیز، شورش زنج - بردگان سیاه - بود که در نمکزارهاى باتلاقى بین النهرین کار مى کردند و سپس در سال ۲۷۹ / ۸۹۲ نخستین اخبار از قیام قرامطه به گوش رسید. اصطلاح قرامطه به معناى خاص کلمه به گروه هاى متمردى از اعراب و «نبطیان» اطلاق مى شد که پس از جنگ بردگى زنج از سال ۲۶۴ / ۸۷۷ در بین النهرین سفلى براساس نوعى سیستم اشتراکى پا گرفت، این جامعه سرى با تبلیغات شدیدى که راه انداخت پایگاه گسترده اى بین توده هاى مردم، دهقانان و پیشه وران به دست آورد. اما قرامطه در مفهوم عام خود نهضت عظیم اصلاحات اجتماعى بود که عدالت را براساس برابرى دنبال مى کرد. این نهضت تحت نظر خاندان سلسله اسماعیلى که در سال ۲۹۷ / ۹۱۰ خلافت فاطمى ضدعباسى را تشکیل دادند، درآمد و در جهان اسلام از قرن سوم تا ششم هجرى (نهم تا دوازدهم میلادى) تحولات مهمى را سبب شد. پس از روى کار آمدن عباسیان، دیگر فرصتى براى به دست گیرى قدرت براى شیعیان نمانده بود به ویژه اینکه در فاصله سقوط نهایى امویان و قدرت گیرى آل عباس، جعفر بن محمد (ع) - متوفى در ۱۴۸ / ۷۶۵ - ششمین امام شیعى تمام تبلیغات براى رسیدن به قدرت و برقرارى یک حکومت اسلامى که مقام خلیفه و امام (از نظر شیعه) را ترکیب کند، مسکوت گذاشته بود. پس از جعفر بن محمد(ع)، عده اى بر فراز فرزندش موسى الکاظم(ع) گرد آمده و او را به عنوان امام پذیرفتند و عده اى پیرامون اسماعیل فرزند ارشد وى جمع آمدند. پیروان موسى الکاظم(ع) به عنوان شیعیان اثنى عشرى شناخته مى شوند اما افرادى که به دنبال اعلام امامت اسماعیل یا فرزند او محمد بودند، اسماعیلیه نام گرفتند. گروهى که از اسماعیل پس از جعفر بن محمد(ع) تبعیت کردند به دو گروه تقسیم مى شوند: آنهایى که مرگ اسماعیل را در زمان حیات پدرش انکار مى کردند و مى گفتند که او به وسیله خود امام جعفر(ع) مخفى شده است. ایشان تبلیغ مى کردند که اسماعیل امام قائم است و غیبت کرده و روزى رجعت خواهد کرد. این افراد به اسماعیلیان خالص ( الاسماعیلیه الخالصه) معروف شده اند و عده اى که امامت محمد بن اسماعیل را پذیرفته اند، معتقدند که اسماعیل در زمان حیات پدرش به امامت رسید و پس از مرگ وى امامت به پسرش محمد منتقل شد. ایشان را اعتقاد بر این است که امامت غیر از امام حسن و امام حسین، از برادر به برادر به ارث نمى رسد. مجلسى در بحارالانوار که از آثار متاخر است از سه گروه نام مى برد، الف - گروهى که معتقد بودند اسماعیل القائم المنتظر است و مرگ او دروغ است. ب - گروهى که مى گفتند اسماعیل در زمان حیات پدر فوت شد لیکن پسر او محمد به عنوان جانشین او انتخاب شد. اینها قرامطه یا مبارکیه «القرامطه و هم المبارکیه» بودند. نام قرامطه از اسم یک نفر از اهالى سواد به نام قرمطویه و نام مبارکیه از اسم یکى از موالى اسماعیل سرچشمه گرفته است. وى عنوان مى دارد که قرامطه جانشین مبارکیه بودند «و القرامطه اخلف المبارکیه سلفهون». ج - گروهى که اعتقاد داشتند محمد توسط خود امام صادق انتخاب شده است. این سه گروه اسماعیلیه را تشکیل مى دادند. (مجلسى، ج نهم، ص ۱۷۵)
عده اى که براى گسترش مذهب اسماعیلى فعالیت مى کردند به عنوان داعیان اسماعیلى خوانده مى شدند. ایشان به مردم اطمینان مى دادند که مهدى موعود یکى از اخلاف اسماعیل خواهد بود که اینک در خفا به سر مى برد اما به زودى با فتح و پیروزى در عالم ظاهر خواهد شد. اکنون مومنان مى بایست در حال تقیه به سر برند و دوستى و بیعت خود را نسبت به امام موعود از حکمرانان زمان بپوشانند. لیکن در آفریقا امام موعود اسماعیلى از پرده خفا بیرون آمد و نیروى عظیمى را بنیاد نهاد طورى که اخلافش طى کمتر از یک قرن مصر را فتح کردند و قاهره را براى نشان دادن عظمت و شوکت خود بنیاد نهادند. سلسله اسماعیلى مصر به مناسبت آنکه فاطمه زهرا(س) دختر پیغمبر را جده خود مى شمردند، به فاطمى شهرت یافتند. امیدها و آرمان هاى اسماعیلیان پس از اینکه قدرت آنها در سال ۳۵۷ / ۹۶۹ در مصر به پیروزى رسید و سلسله خلفاى فاطمى ایجاد شد، اعتلا یافت. چندى نگذشت که تمام اسماعیلیان حول محور فاطمیان گرد آمدند. آنان در سراسر ایران فاطمیان را ائمه واقعى علوى اعلام کردند که از اعقاب اسماعیل هستند و اظهار داشتند که تمام مسلمین باید از آنها به دلیل اینکه جانشین روحانى پیامبرند، اطاعت کنند. در این زمان کل نهضت اسماعیلیان در قاهره، در دربار فاطمیان متمرکز شده بودند که تحت رهبرى داعى کبیر آنجا قرار داشت. تلاش هایى نیز براى جلب اظهار اطاعت حکام محلى که شیعه بودند، انجام شد


دانلود فایل تحقیق در مورد بیوتروریسم

بیوتروریسم، عبارتست از سوء استفاده از عوامل میکروبی یا فرآورده‌های آنها یا به عبارت جامع‌تر؛ استفاده از عوامل بیولوژیک، به منظور ارعاب یا هلاکت انسانها و نابودی دام‌ها یا گیاهان
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 18 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 13
تحقیق در مورد بیوتروریسم

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

تحقیق در مورد بیوتروریسم


خلاصه:
بیوتروریسم، عبارتست از سوء استفاده از عوامل میکروبی یا فرآورده‌های آنها یا به عبارت جامع‌تر؛ استفاده از عوامل بیولوژیک، به منظور ارعاب یا هلاکت انسانها و نابودی دام‌ها یا گیاهان و هرچند افکار و بعضا اعمال بیوتروریستی، درسطح محدودی از دیرباز سابقه داشته است ولی اخیرا در سطح وسیعی در محافل پزشکی و بهداشت، مطرح گردیده ، بیش از بیست جنگ افزار بیولوژیک را شناسائی و براساس میزان کارائی آنها، طبقه بندی نموده اند و جدیت موضوع در حدی است که برخی از کشورها به تولید این سلاح ها پرداخته و بعضی دیگر، پرسنل ارتش خود را علیه برخی از عوامل میکربی بیوتروریسم، واکسینه کرده جهت ارتقاء آگاهی‌های عمومی و مخصوصا افراد در معرض خطر، قدم‌های موثری برداشته‌اند و علاوه بر این‌ها در نیمه دوم سال 2001 میلادی در ایالات متحده آمریکا از جنگ افزار آنتراکس، استفاده شده است. ضمنا هرچند منحنی همه گیری ناشی از بیوتروریسم، ممکن است کاملا شبیه منحنی همه گیریهای طبیعی باشد ولی از آنجا که ممکن است گاهی تفاوتهائی با یکدیگر داشته باشند لذا توصیه شده است جهت تشخیص زودرس حملات بیوتروریستی، به وضعیت طبیعی، روند همیشگی و سایر کلید های همه گیری شناختی بیماری‌ها و بویژه بیماری‌های بومی هر منطقه توجه و نظارت کامل داشته باشیم و آموزش جنبه های پزشکی و بهداشتی دفاع بیولوژیک، تهیه واکسن و سایر فرآورده های پیشگیرنده و درمانی که یک وظیفه پزشکی و بهداشتی و نه یک اقدام نظامی است را نیز مدّ نظر قرار دهیم و در عین حال با منع تولید و استفاده از جنگ افزارهای بیولوژیک، محورهای صلح آمیز بین کشورها را تقویت و از طرح مسائل تنش زا و جنگ افروز، که نهایتا ممکن است به جنگ بیولوژیک، بی‌انجامد اکیدا خودداری کنیم.

تاریخچه و مبانی
"بیوتروریسم" عبارتست از ایجاد ترس و وحشت، با بهره گیری از عوامل زیست شناختی مختلف، جنگ افزار بیولوژیک (Biological weapon)عبارتست از وسیله ای که به منظور انتشار عمدی ارگانیسم های مولد بیماری یا فراورده های آنها توسط غذا، آب، حشرات ناقل یا به صورت افشانه (آئروسل) ، به کار برده می‌شود. و(جنگ بیولوژیک Biological warfare)
عبارتست از استفاده از عوامل بیولوژیک، اعم از باکتریها، ویروس‌ها ، گیاهان، حیوانات و فراورده های آنها به منظور اهداف خصمانه ولی در عمل، واژه " بیوتروریسم" را هم به معنی ارعاب و هم به مفهوم جنگ بیولوژیک، مورد استفاده قرار میدهیم.
هرچند بیوتروریسم، یکی از معضلات نوپدید بهداشت عمومی و عامل تهدید کننده کنترل عفونت، به حساب می آید و طی دهه آخر قرن بیستم، واژه های مرتبط با آن نظیر حمله بیولوژیک (B attack) ، جنگ افزار بیولوژیک، دفاع بیولوژیک B. defense) ) و آموزش دفاع بیولوژیک (education Biodefense) برای اولین بار به فرهنگ واژه‌های پزشکی و بهداشت، افزوده شد ولی واقعیت اینست که افکار و اعمال بیوتروریستی همواره در اقوام مهاجم، افراد افزون طلب و رقبای سیاسی ـ اقتصادی از یک طرف و افکار مدافعه گرانه یا تلافی جویانه در افراد، ارتش ها و دولت‌ها و شخصیت‌های مورد تهدید، از طرف دیگر، از هزاران سال قبل وجود داشته و گاهی ظاهر افسانه گونه و باورناکردنی به خود گرفته است. مثلا در کتاب ذخیره خوارزمشاهی که اولین دائره المعارف پزشکی به زبان فارسی محسوب می‌شود و توسط دانشمند ایرانی، سیداسماعیل جرجانی در قرن ششم هجری شمسی، تالیف گردیده است آمده است که: "بعضی از ملوک، کنیزکان را به زهر، بپرورند چنانکه خوردن آن ایشان را عادت شود و زیان ندارد. این از بهر آن کنند تا آن کنیزک را به تحفه (هدیه) یا به حیله دیگر به خصمی که ایشان را بًوَد برسانند تا به مباشرت آن کنیزک، هلاک شوند و ابن سینا نیز در اوائل هزاره دوم میلادی در دائره المعارف " قانون در طب" همین مطلب را بیان نموده ، دکتر الگود در کتاب تاریخ پزشکی ایران و سرزمین‌های خلافت شرقی، سم مزبور را " هند گیاه البیش" نامیده که نوعی سم بیولوژیک به حساب می آید. جرجانی در کتاب ذخیره خوارزمشاهی و خُفِ عَلائی رهنمود های جالب توجهی را در رابطه با پیشگیری از بیوتروریسم گوارشی که در آن زمان رایجترین راه ارعاب و هلاکت مخفیانه شخصیت ها و رقبا بوده است ارائه داده، متذکر می‌شود " کسانی را که از این کار، اندیشه باشد احتیاط آنست که طعامی که طعم آن قوی باشد نخورند مثلا طعامی که سخت ترش یا سخت شیرین یا سخت شور یا سخت تیز (تند) باشد نخورند، از بهر آنکه کسانیکه خواهند کسی را چیز های زیانکار دهند، به چنین طعام هائی مزه آن بپوشند و لذا آنجا که تهمت اینکار باشد هیچ نباید خورد و اگر ضرورت افتاد چنان جای گرسنه و تشنه حاضر نباید شد. علاوه بر این‌ها به گواهی تاریخ، بسیاری از رهبران و شخصیت های مذهبی را با مواد بیولوژیک به شهادت رسانده اند و حتی در قرن چهاردهم میلادی نیروهای مهاجم تاتار، با پرتاب اجساد قربانیان طاعون به داخل شهر Kaffa باعث ابتلاء تعداد زیادی از آنها و قتل عده کثیری از آنان گردیده ، ژاپن در جنگ جهانی دوم و شوروی سابق به هنگام محاصره شهر استالینگراد بوسیله آلمان ها در سطح وسیعی از سلاح های بیولوژیک، استفاده کرده اند. به طوری که طی سال های 1767-1754 در حمله فرانسوی‌ها به سرخپوستان بومی آمریکا نیروهای انگلستان با چهره‌ای ظاهرا بشردوستانه به کمک سرخپوستان بومی برخاسته، با اهدای ملحفه، دستمال و پارچه های آغشته به ویروس آبله به آنان عده کثیری را به کام بیماری و مرگ می کشاند، طی جنگ جهانی اول، ارتش آلمان به آلوده کردن علوفه حیوانات و احشامی که برای متفقین ارسال می شده است پرداخته، گوسفندانی که از رومانی به روسیه ارسال می شده اند را با باسیل آنتراکس و بورخولدریا مالئی، آلوده می کند و دست به آلوده کردن 4500 راس قاطر متعلق به سواره نظام فرانسه با بورخولدریا مالئی می زند، ژاپن در سال های 1945-1932 در شهر مَنچوری چین، اهداف مرتبط با جنگ های بیولوژیک خود را در زندانیان این شهر به آزمون می گذارد و زندانیان را پس از آلوده کردن به باسیل آنتراکس، مننگوکوک، شیگلا، بورخولدریا مالئی، سالمونلا، ویبریوکلرا، یرسینیا پستیس، ویروس آبله و سایر عوامل عفونتزا مورد مطالعه قرار داده تعدادی از شهرهای کشور چین را مورد حملات بیولوژیک، قرار میدهد و منابع آب و غذای آنان را با عامل سیاه زخم، شیگلا، سالمونلا، ویبریو کلرا و یرسینیا پستیس، می آلاید و محیط های کشت عوامل میکربی را به سوی خانه های مسکونی، پرتاب نموده و یا بوسیله هواپیما های نظامی و به صورت افشانه به سوی آنها شلیک می نماید و حتی در حملات هوائی خود هربا ر حدود پانزده میلیون کک آلوده به باسیل طاعون را به سوی مردم آن کشور، رها می نماید و گاهی شراره های این آتش افروزی، دامن‌گیر خود او نیز می شود به طوری که در سال 1942 در اردوگاه چکیانگ ، حدود ده هزار نفر از افراد ارتش ژاپن دچار وبا ، اسهال خونی و طاعون شده حدود 1700 نفر آنان قربانی این بیماری ها گردیده و بعدا مشخص می شود که منبع این همه گیری ها را جنگ افزارهای بیولوژیکی تشکیل می دهد که به منظور اهداف بیوتروریستی به وسیله خود ژاپنی ها تهیه شده بوده است و بار دیگر ارتش آلمان در سال 1945 در شمال غربی Bohemia منابع عظیم آب آشامیدنی مردم را آلوده به فاضلاب می نماید و نیروهای انگلیس و آمریکا نیز بارها به تولید و مصرف این سلاح ها پرداخته با بهره گیری از تکنولوژی جدید به مدرنیزه کردن این سلاح ها پرداخته اند و در مجموع، اغلب کشورهای صنعتی جهان و در راس آنها روسیه، آمریکا، انگلستان، فرانسه، ژاپن و کانادا انواع سلاح های بیولوژیک را تولید و بعضا مورد استفاده نیز قرار داده اند به طوری که از باسیل آنتراکس، هر شش کشور، از کوکوباسیل بروسلا کشورهای روسیه، آمریکا، فرانسه و کانادا، از کلامیدیا پسیتاسی، روسیه از مایکوباکتریوم توبرکولوزیس، فرانسه، آلمان، ژاپن، انگلستان و آمریکا از بورخولدریا مالئی، فرانسه، ژاپن، انگلستان و روسیه از توکسین تتانوس، آلمان، ژاپن، انگلستان و روسیه از ویبریو کلرا، آلمان، ژاپن، انگلستان و روسیه از یرسینیا پستیس، فرانسه، انگلستان، آمریکا و روسیه از ویروس ابولا، ژاپن از ویروس عامل تب خونریزی دهنده کره ای، تمامی این کشورها به جز آلمان از توکسین بوتولینوم، فرانسه، ژاپن، انگلستان، آمریکا و روسیه از توکسین Ricin (سم کرچک) ، انگلستان ار آنتروتوکسین B استافیلوکوک، ژاپن، از سم مار و توکسن ماهی (Tetrodotoxin) ، آمریکا از قارچ کوکسیدیوایدس ایمیتیس، ژاپن از عامل مالاریا، آلمان از علــــف هرزه و آمریکا و روسیه، از پاتوژن های گیاهان (Phytopathogens) آمریکا و روسیه، استفاده نموده یا به تولید آن اقدام کرده اند و همه این وقایع، حاکی از قدمت افکار و ندرتا اعمال بیوتروریستی است ولی از آنجا که طی چند سال اخیر در نوشته های پزشکی و ایستگاه های مختلف Internet مقالات بی شماری در زمینه بیوتروریسم نگاشته شده است و اخبار و اطلاعاتی مبنی بر تولید جنگ افزار های بیولوژیک و حتی استفاده از آنها بوسیله برخی از کشور ها در دست می‌باشد و بدینوسیله بهداشت عمومی، تهدید شده است شکی باقی نمی ماند که لازم است درس " جنبه های پزشکی و بهداستی دفاع بیولوژیک" در برنامه آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی و بویژه رشته فوق تخصصی بیماریهای عفونی و گرمسیری، گنجانده شود.


دانلود فایل تحقیق در مورد دادائیسم

هیچ دادائیستی خاطراتش را نخواهد نوشت! هر چه را «از تاریخ دادا» نامیدند باور نکنید ولو مقدار زیادی از آن هم حقیقت داشته باشد، چون مورخی که صلاحیت نوشتن آن را داشته باشد هنوز به دنیا نیامده است
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 13 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16
تحقیق در مورد دادائیسم

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

تحقیق در مورد دادائیسم


تعریف در رابطه با دادا
هیچ دادائیستی خاطراتش را نخواهد نوشت! هر چه را «از تاریخ دادا» نامیدند باور نکنید. ولو مقدار زیادی از آن هم حقیقت داشته باشد، چون مورخی که صلاحیت نوشتن آن را داشته باشد هنوز به دنیا نیامده است.
مارسل یانچو
… باز یک نمایشگاه دادائیستی دیگر! مردم چه شان شده؟ می خواهند دادا را مثل یک شیء عتیقه به موزه بسپارند؟ داداد یک بمب بود… عجیب نیست که کسی نزدیک نیم قرن بعد از انفجار یک بمب، بخواهد تکه های آن را جمع کند و به هم بچسباند و آن را به نمایش بگذارد؟
ماکس ارنست
این اختلاف در تاریخگذاری که در بالا می بینیم، از تردیدی حکایت دارد که بر تاریخ ولادت این جنبش هنری حاکم است، جنبشی که ظاهراص هم هنر را انکار می کرد و هم اهتمام جنبش های متعارف را مردود می شمرد. جستجوی ریش ها و تلاش برای ترسیم و تعریف این «دون کیشوت» مآب‌ترین پدیده روزگار ما سرگرمی بیهوده محققان و غارشناسان هنری بسیاری در پنجاه سال گذشته بوده است. اب این همه کمتر جنبشی تا بدین حد در برابر تفسیر جدی مقاومت کرده است.
دادائیستها، با همه سوء ظن‌شان به برنامه ها و تنفرشان از نظام های رسمی، منتظر کردن مرامنامه‌های پی در پی و غالباً ضد و نقیض لذت می بردند. در حالی که معتقد بودند تعریف کردن دادا عملی «غیر دادائیستی» است، همیشه سعی می کردند آن را تعریف کنند و در این میان اشتیاق زیادی به مغلطه بازی و تناقض گویی از خود نشان می دادند. مثلا تسارا از یک طرف اعلام می کرد «دیگر مانیفست بی مانیفست» و از طرف دیگر وقت و نیروی زیادی را صرف نوشتن آنها یکی بعد از دیگری می کرد. اما خود او بعدها در یکی از اشعارش گفت: «اگر همه مخالف خوانی می کنند و برای این است که حق دارند». عجیب نیست که ماکش ارنست از والت ویتمن به عنوان یکی از محبوب ترین شاعران خود یاد می کرد.
مانیفست ظاهراً پاسخگوی نیاز مردم به بیان صحیح و جدل انگیز بود. ولی با لجاجت، فقط هدف دادائیستها را برآورئده می کرد که دست انداختن بورژوازی بود. مردم بیانیه سرراستی می خواستند که جوهر این جنبش هنری تازه را برایشان توضیح بدهم، ولی در تله کلماتی می افتادند که قصدشان در درجه اول این بود که ثابت کنند زبان چیز زائدی است. با وجود این، این اعلامیه ها و بیانیه های زیر، با همه تناقضهای شدید و عمدیشان دستکم قدری از جوهر و لحن داداد را غیر مستقیم منتقل می کنند:
کسی که با این مانیفست مخالف باشد دادائیست است.
… من در اصل با هر مانفستی مخالفم، همان طور که با هر اصلی مخالفم… این مانیفست را برای این می نویسم که نشان بدهم مردم ضمن اینکه با هم یک نفس عمیق در هوای تازه می کشند می توانند دست به هر کار مخالفی هم بزنند.
تریستان تسارا