دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 678 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 65 |
کلیات کنترل کیفیت و تاریخچه آن
فصل اول : تاریخچه
فصل دوم : مفاهیم
فصل سوم: ابزارهای کنترل کیفیت آماری
مقدمه
نگرش کیفیت دارای تاریخی به در ازای عمر انسان در روی زمین است. در مفهوم خیلی ساده و ابتدایی آن انسانهای نخستین غذاها ومیوه های سالم را از ناسالم جدا می کردند و از مصرف غذاها یا میوه های ناسالم پرهیز می نمودند. به مفهومی دیگر هر فرد مدیر ومسئول کیفیت محصول انتخاب شده بود.
بعدها که انسان در روستا سکونت می کند قسمتی از وظیفه رویکرد کیفیت بر عهده فروشندگان محلی و دوره گردها قرار می گیرد. که کالاها یا محصولات سالم را به دست مصرف کنندگان برسانند.
با گسترش وشکل گیری کارگاههای ابتدایی و دستی در روستاها انتظار تکرار پذیری به کارهای صنعتگران محلی شکل می گیرد و با گسترش تجارت به فراتر از مرزهای روستا، مسئله بازرسی وکنترل صادرات شکل می گیرد. با پیدایش انقلاب صنعتی و فراگیر شدن صنعت استاندارد سازی کالاهای تولیدی ومنطبق بودن کالاها مطابق با انتظارات مشتری اهمیت بیشتری می یابد. اما برای دستیابی به این مفهوم بیشتر بر بازرسی محصولات تولیدی در پایان خط تولید تاکید می شد چیزی که امروزه بعنوان بازرسی شناخته میشود نه فرآیند کیفیت.
در سال 1924 والتر شوارت از موسسه تلفن بل یک نمودار آماری به منظور بهبود ویژگیهای محصول ارائه داد. بعداً در همان دهۀ داج و دو مینگ که هر دو باز از موسسه بل بودند مفهوم نمونه گیریهای بازرسی 100 درصد را ارائه نمودند. در سال 1946 انجمن کنترل کیفیت در آمریکا شکل گرفت، این سازمان از طریق مقاله ها کنفرانس ها وکلاسهای آموزشی مفهوم کنترل کیفیت را برای همه محصولات و خدمات توسعه وبهبود داد. درسال 1950 ادوارد رمینگ که مفهوم کنترل کیفیت آماری را از شوارت اقتباس کرده بوده مجموعه ای از سمینارها در مصنوعات روشهای آماری ومسئولیت کیفیت به مهندسین و مدیران ژاپنی ارائه نمود.
در سال 1954 ژوزف جوران اولین سفرش را به ژاپن انجام داد و بر مسئولیت مدیریت به منظور دستیابی به کیفیت تاکید کرد.
درسال 1960 اولیه حلقه های کنترل کیفیت به منظور دستیابی به اهداف بهبود کیفیت شکل گرفت. در همین سالها تکنیکهای آماری ساده بوسیله کارگران ژاپنی به کار گرفته شد. در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 مدیران آمریکایی سفرهای متعددی به ژاپن به منظور یادگیری معجزه ژاپنی ها در خصوص کیفیت انجام دادند هرچند بعلت آنکه آمریکاییها قبلاً نوشته های دمینگ وجوران را در خود آمریکا خوانده بودند این سفرها غیر ضروری و به نظر میرسید. با این وجود رنسانس کیفیت در محصولات و خدمات آمریکایی شروع به ظهور نمود و در اواسط دهه 1980 مفهوم مدیریت کیفیت جامع منتشر شد.
در اواخر دهه 1980 صنایع اتومبیل شروع به کارگیری به SPC نمودند و بدنبال آن سایر صنایع شروع به بکارگیری آن نمودند.
جینیچی تاگوچی مفهوم طراحی انعطاف پذیر را معرفی نمود وموجب ظهور مفهوم طراحی آزمایشات بعنوان یک ابزار با ارزش در بهبود کیفیت گردید. در دهه 1990 سازمان بین المللی استاندارد (ایزو 9000) بعنوان یک مدل گسترده جهانی برای یک سیستم کیفیت معرفی گردید. و بعداً صنایع اتومبیل سازی این مفهوم را با تأکید بر رضایتمندی مشتریان توسعه وبهبود دادند. به دنبال آن ایزو 14000 بعنوان یک مدل جهانی برای سیستمهای مدیریت زیست محیطی معرفی گردید.
دیدگاهها و نظریات بنیانگزاران کیفیت
1-1ادوارد دمینگ
دکتر ادوراد دمینگ (1993- 1900) فلسفه اش را تحت عنوان کنترل وکیفیت و مدیریت کیفیت منتشر نمود.
وی در سال 1928 به عنوان یک آمار شناس از دانشگاه یل فارغ التحصیل شد او مدت کوتاهی بعد از جنگ جهانی دوم ایده هایش را منتشر نمود و در حالی که ایده هایش در ایالت متحده آمریکا با استقبال چندانی مواجه نشد در ژاپن با استقبال شدید روبرو گردید وژاپن را در دستیابی به نیروی صنعتی یاری نمود. تئوریهای ادوارد دمینگ تاکید زیادی بر درگیر نمودن مدیریت در امر، کیفیت ،بهبود دائمی ، تجزیه و تحلیل آماری ، هدفگذاری و ارتباطات دارد.
بر طبق نظر وی با تغییر نگرش مردم در مورد کیفیت و حذف موانعی که بر سر راه کارکنان در خصوص انجام کارها به روش بهتر وجود دارد، یک محیط حمایتی برای بهبود مستمر ایجاد می شود و بر اساس رهبران آن شرکتها بایستی وقت خود را به بهبود بلند مدت کیفیت کالاها و خدمات اختصاص دهند.
دمینگ چهارده اصل را به عنوان خط راهنمای مدیریت ارائه داد که با عمل به این 14 اصل مدیریت برای بهبود دائمی کالا و خدمات تلاش می نمایند. و به منظور حل مشکلات کیفیت، دمینگ استفاده از سیکل دمینگ را تشویق نمود که بعداً بوسیله و الترشوارت بیشتر توسعه یافت. این سیکل که مخفف آن (PDSA) می باشد. که از )plan (A) Act,(S)Study,(D)Do.(p تشکیل یافته و نگرش سیسماتیک برای حل مشکلات کیفیت می باشد.
استفاده کنندگان از این سیکل ابتدا مشکل را مطالعه نموده و برای حل آن برنامه ریزی می کنند که این امر بایستی بعنوان قسمتی از سیکل که توجه زیادی را به خود جلب مینماید محسوب شود. زیرا برنامه های خوب منجر به راه حلهای بهتری می شود. (plan)
بعد از آن بایستی راه حل صورت پذیرد.(DO)
نتایج جمع آوری و مطالعه شود. (Study)
سرانجام زمانی که ریشه مشکل پیدا شد و حل گردید تغییرات دائمی Act گردند.
اگر چنانچه مشکل حل نشده باشد بازگشت به قسمت برنامه مجدا صورت می گیرد.
شواهد بدست آمده از اصول چهارده گانه دمینگ در خصوص کیفیت حقیقتاً یک فرآیند بهبود مداوم است از نظر وی کیفیت بایستی بطور مداوم تحت نظر باشد و بمنظور دستیابی به خدمات و محصولات جهانشمول مورد ارزیابی قرار گیرد.
اصول چهارده گانه دمینگ Deming s14Principales
1- آفریدن (تولید مکمل ) هدف با ثبات برای بهبود کارها ( تولیدات و خدمات ) باشد.
2- اتخاذ یک فلسفه جدید
3- پرهیز از وابستگی بر بازرسیهای گسترده
4- پایان دادن به عادت پارامترهای بازار یابی عمدتا براساس قیمت.
5- بهبود مستمر و مداوم
6- برقراری و تامین آموزش
7- برقراری و نهادن کردن رهبری
8- برطرف کردن ترس
9- شکستن موانع موجود بین محیطهای ستادی
10-حذف شعارها ، نصیحتها و هدفهای تو خالی
11- حذف آمارهای صرفاً کمی
12- حذف موانعی که مانع احساس غرور کارکنان از مهارت خود می شود.
13- برقراری برنامه قوی تعلیم و تربیت و آموزش علمی
14- اقدام در جهت ایجاد شرایط برای انجام دگرگونی و تحول
تعریف کیفیت از دیدگاه دمینگ :
کیفیت را به عنوان سیستمها و دستگاههای بدون عیب و نقص تعریف می کند، وی تاکید دارد که فعالیتهای کیفیت هم بایستی معطوف به نیازهای حال و هم معطوف به نیازهای آینده مشتریان باشد.
دکتر دمینگ توضیح می دهد که امکان دارد نیازهای آتی مشتری ومصرف کننده توسط مصرف کننده تعیین و مشخص نشود بلکه برای مصرف کننده تعیین گردند.
کلمات کلیدی در این تعریف:
تعیین کننده بودن مشتری Customer determinantior
مشتری است که می تواند تصمیم بگیرد. که چطور یک محصول یا خدمت نیازها، ضروریات و انتظاراتش را برآورده نماید.
تجربه واقعی Actual experience
قضاوت مشتری در مورد کیفیت محصول یا خدمت نه تنها شامل زمانیکه محصول یا خدمات را می خرد می باشد بلکه در طول زمان استفاده نیز می باشد.
ضروریات Requirements
جنبه ها یا ویژگیهای یک خدمت یا محصول ممکن است بصورت مکتوب ، آگاهانه و یا فقط بصورت یک احساس از طرف مشتری تقاضا شده باشد.
4- علمکرد تکنیکی Technically operational
ویژگیهای محصول یا خدمت ممکن است بطور واضح از طریق جملات یا کلماتی بیان شده باشد.
5-ذهنی بودن subjective
ویژگیهای محصول یا خدمت ممکن است فقط در احساسات مشتری مجسم شود.
2-1ژوزف جوران
بهبود کیفیت بعنوان قسمتی از شامل فراهم آوردن آموزش در روشهای کیفیت، ایجاد تیمهای حل مشکل و شناخت نتایج است .جوران تاکید بر نیاز به بهبود در کل سیستم داشت و به منظور بهبود کیفیت افراد در یک شرکت نیاز به بهبود تکنیها و مهارتها و درک چگونگی و کاربرد آنها را جوران سه فرآیند مدیریتی را پیشنهاد می نماید:
• برنامه ریزی کیفیت
• کنترل کیفیت
• بهبود کیفیت
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
هزینه یابی کیفیت
امروزه قیمت و کیفیت از مهمترین مزیتهای رقابتی در صنایع به شمار مییند. از ین رو بررسی رابطه بین ین دو مزیت رقابتی در سالهای اخیر به ویژه در صنایع پیشرو و کشورهای صنعتی بسیار مورد بحث بوده است. ین که بدی کیفیت چه تاثیری بر قیمت محصولات و متعاقباً درآمد شرکت خواهد داشت و نیز برای رسیدن به کیفیت مطلوب بید چقدرهزینه کنیم، بحث هزینه یابی کیفیت را جیگهای ویژه بخشیده است.
هزینه یابی کیفیت از مباحث جدید مدیریتی است که میتواند وضعیت و عملکرد شرکت را از ابعاد مختلف مانند حسابداری بهای تمام شده (حسابداری صنعتی)، کنترل کیفیت، تعمیرات و نگهداری، زنجیره تامین، مدیریت تولید، انبارها، یمنی و بهداشت، آموزش و بهسازی و موارد دیگر نشان دهد و با تهایه ترازنامه کیفیت در شرکت و مقیسه روند هزینه های کیفیت میتوان هزینه کیفیت در شرکت را کنترل و بهبود بخشید.
تاکید و کار بر روی مفهایم هزینه یابی کیفیت در طول زمان، نکات مهم و ارزشمندی را مشخص کرده است که از اهمیت بالیی برخوردارند. برخی از ین نکات عبارتند از:
- هزینه های کیفیت در گزارشهای حسابداری به طور کامل ثبت نمی شوند و اغلب هزینه های واقعی کیفیت بسیار بیشتر از موارد گزارش شده هستند.
- هزینه های کیفیت نبید تنها در مورد فعالیتهای عملیاتی و تولیدی درنظر گرفته شوند بلکه فعالیتهای خدماتی و پشتیبانی نیز تاثیر عمده ای در افزیش یا کاهش هزینه های کیفیت دارند، بنابرین بید هزینه های مربوط نیز در هزینه های کیفیت مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرند.
- کاهش هزینه های کیفیت در چارچوب برنامه های استراتژیک سازمانها قرار دارد.
1- هزینه های کیفیت کدامند؟
سه دیدگاه اصلی در مورد تعریف هزینه های کیفیت وجود دارد که عبارتند ازهزینه های رسیدن به کیفیت مطلوب از طریق طراحی و سازماندهای
هزینه های عملیاتی واحد کنترل کیفیت (تجهایزات، حقوق و دستمزد و…)
هزینه هایی که از کیفیت پیین و نامطلوب محصول ناشی میشود (شامل ضیعات، افت قیمت محصول و...).
در ین پژوهش، هزینه کیفیت برابر با مجموع هزینه های سه گروه پیشگفته در نظر گرفته شده و تلاش بر ین است سیستم هزینهی جامعی طراحی شود که تمامی دیدگاههای هزینهی یادشده را در برگیرد.
گام برداشتن در جهت بهبود کیفیت، به تعریف پروژههای بهبود کیفی و همزمان با آن توسعه سیستم حسابداری نیاز دارد؛ به طوری که بتوان اطلاعات مورد نیاز به منظور بررسی عملکرد پروژههای بهبود کیفیت را به دست آورد. بنابرین یک گام اساسی در کاهش هزینه ها، اصلاح و توسعه سیستم حسابداری است؛ به گونه ی که بتوان هزینه های کیفیت را محاسبه کرد و ضمن ارائه گزارشهای مناسب، به اندازهگیری اثربخشی فعالیتها و پروژههای کاهش هزینه پرداخت و راهکارهای عملی بری کنترل و بهبود هزینه های کیفیت و به تبع آن، عملیات تضمین و کنترل کیفیت ارائه کرد.
به منظور اصلاح و توسعه سیستم حسابداری بید هزینه های کیفیت را طبقهبندی کرد و به هر یک از گروههای هزینهی، کد هزینه تخصیــص داد.
به منظور اندازهگیری هزینه های کیفیت لازم است ابتدا اجزی هزینه های کیفیت شناسیی و طبقهبندی شده، سپس کلیه هزینه های مرتبط با کیفیت بر اساس آمار دادههای هزینهی موجود یا طرح مدون جمعآوری اطلاعات، مشخص و در قالب طبقهبندی شده دسته بندی شوند. تنها در ین صورت است که میتوان راهکارهای مناسبی بری حذف هزینه های عمده کیفیت ارائه و اجرا کرد.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
*مقاله هنر گرافیک در یک نگاه کلی*
هنر گرافیک در یک نگاه کلى، یک هنر «الیت» نیست و لایه هایى ساخته و پرداخته از ابهام وایهام ندارد. همه آنچه در یک هنر «فرهیخته» با کشف و شهود و احساس هاى عالى قابل دریافت است و بر سر نحوه فهم و چگونگى دریافت آن میان مخاطبان بحث و جدل رخ مى دهد، در هنر گرافیک اما، باید با یک نظر ،(تأکید مى شود که فقط با یک نظر) دریافت شود. گرافیک را در زمره هنرهاى «کاربردى» Functional و نقاشى را در زمره «هنرهاى زیبا» Fine Arts به حساب مى آورند. در Fine Arts ممکن است برداشت هاى فردى ، یا فردیت ویژه و انحصارى هنرمند موجب خلق اثر شود، امادر گرافیک، پاسخگویى به یک نیاز اجتماعى موجب خلق اثر مى شود.
از این منظر، گرافیک رسالتى ارتباطى، اجتماعى و رسانه اى به عهده دارد.
بارها شنیده یا خوانده ایم که مى گویند ممکن است یک اثر هنرى در زمانه خودش و یا حتى در یک مقطع زمانى مانند یک دهه یاچنددهه و حتى یک سده به طور کامل درک نشود. حتى خوانده ایم که «لزومى ندارد یک اثر هنرى خودش را باز کند» ، مى گویند یک اثر هنرى اصلاً«باز» نیست. ممکن است با لایه اول آن به سرعت ارتباط برقرار کرد، اماخطاست که فکر کنیم همه اثر هنرى همان لایه اول آن است. مى گویند براساس درک و شعور و نیروى فهم ما، یک اثر بر ما رخ مى نماید یا مستور مى ماند. مى گویند این تکلیف مخاطب است که سعى کند تا بداند و آدم بافرهنگى شود تا لیاقت درک اثر هنرى را کسب کند. راستى اگر بخواهیم به این نکات به درستى بیندیشیم، ضرورت دارد به شرایط و زمانه اى که «امروزه» در آن هستیم نیز با دقت بیشتر و حساسیت ویژه اى فکر کنیم.
سرعت و «چالاکى» (Agility) خصیصه ذاتى همه آن چیزى است که «امروزى» تلقى مى شود. اگر در یک دوره اى مفهوم «کیفیت » (Quality) هدف استراتژیک مدیران و برنامه ریزان جوامع پیشرفته قرار گرفته و در دوره دیگر، مفهوم «مهندسى مجدد» ( engineering - Re ) مورد توجه محققان امور اجتماعى ، فرهنگى و مدیریتى قرار گرفته است، اما در زمانه ما، مفهوم «چالاکى» اصل اول و شرط نخست هر پروژه ارتباطى، اطلاعاتى، مدیریتى ، فرهنگى ، اقتصادى و رسانه اى است.
در چنین زمانه اى حرکت مستمر، پیوسته و سریع به صورت دات کام (com.) اصل غیرتردیدناپذیر همه فعالیت هاى انسانى است.
درست در چنین زمانه اى است که کامپیوتر «وجود» و «عدم وجود» یا به تعبیر دیگر«بله» و «نه» رامورد ارزیابى قرار مى دهد. حالا دیگر دیجیتال Digitalشاهین ترازوى سنجش محاسبات و برنامه ریزى هاست. یعنى «اطلاعات» ، «تصویر» و «صوت» به زبان قابل فهم کامپیوتر که از «صفر» و «یک» ساخته شده، وارد مى شود و خروجى آن یک دنیاى مجازى است که تصویرى دیجیتالى از دنیاى واقعى محسوب مى شود.
حالا دیگر این فقط کامپیوترها نیستند که قادر به فهم «صفر» و «یک» هستند. این زبان با ذهن آدم نیز ترکیب شده و «آدم تازه اى» ساخته است. آدم تازه اى که سرعت کسب اطلاعاتش چندین هزار برابر بیشتر از آدم هاى کهنه شده حتى ۵ سال پیش است.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 44 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 93 |
مدیریت کیفیت در شرکت مارلیک سان
معرفی شرکت:
شرکت مارلیک سان در سال 1365 به منظور تولید انواع میل بادامک خودرو تأسیس و با تجهیز کارگاههای ریخته گری و ماشینکاری در سال 1368 به تولید اولین نوع میل بادامک خود یعنی میل بادامک پیکان 1600 سی سی و ریخته گری انواع قطعات مهندسی اقدام نموده است.
این شرکت با پشتوانه نیروی انسانی متخصص و با تجربه و دانش فنی کافی و نیز با بهره گیری از ماشین آلات و تجهیزات مدرن تولید و آزمایشگاههای کنترل کیفی مناسب، این توانایی را دارد که نیاز خودرو سازی کشور را با ظرفیت بیش از 1000000 قطعه میل بادامک در سال تأمین نماید. و در حال حاضر اقدام به راه اندازی خطوط جدیدی نموده تا علاوه بر افزایش ظرفیت تولید خود طی برنامه زمانبندی تا پایان 1385 حدود 10% محصولات تولیدی را صادر نماید.
وضعیت شرکت در حال حاضر:
در حال حاضر میل بادامک ماسینکاری شده پیکان cc1500 که از سال 1369 تولید آن شروع شده بود در مرحله جایگزینی با میل یادامک پیکان انژکتوری می باشد.
توجه: تولید میل بادامک رنو به علت اجراء سیاست کاهش آلودگی متوقف شده است.
تولید میل بادامک خام نیسان و پراید به مرحله تولید انبوه ریخته گری رسیده همچنین تولید میل بادامک ماشینکاری بصورت آزمایشی انجام و به مشتری تحویل گردیده است.
خط مشی (منشور ) کیفیت سازمان:
شرکت ما پس از یک دوره موفقیت نسبی در ارتقاء سازمانی و فرهنگی ضرورت رشد و گسترش به سمت دیدگاههای نوین و بهنگام مدیریت کیفیت را احساس می نماید و در این راستا دستیابی به استاندارد مدیریت کیفیت Iso/TS16949-2002 (خاص صنعت خودرو سازی) را یه عنوان راهی در پاسخگویی به این نیاز مورد توجه قرار داده است.
لذا شرکت ما جهت دستیابی به این مهم خط مشی های زیر را سر لوحه کار خود قرار داده:
1-کسب رضایت مشتری در راستای تولید محصول با کیفیت، مطابق با استانداردهای جهانی الزامات و نیازهای آن.
2-مشارکت کارکنان در اجرای سیستم مدیریت کیفیت.
3-ارتقاء فرهنگ سازمانی و تلاش در جهت ارتقاء دانش فنی و سازمانی کارکنان.
4-بررسی تدریجی و تعریف مجدد فرایندها در جهت کاهش هزینه های فاقد ارزش افزوده.
5-کاهش ضایعات بطوری که به سمت نقص صفر (zero defect) میل نماید.
6-ایجاد بهبود مستمر در تمامی زمینه ها و فعالیتهای مربوط به سازمان و سیستم کیفی.
7-ارتقاء کیفی محصول و ایجاد شرایط محیطی مناسب.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 253 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 95 |
کایزن و مدیریت کیفیت
معرفی کایزن
از 1986 که کتاب کایزن منتشر شد، واژة «کایزن» به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی مدیریت مطرح و پذیرفته شد.
فرهنگ جدید لغات آکسفورد، واژه کایزن را روشی مستمر در بهبود کار، اثربخشی فردی و نظایر آن در قالب فرهنگ کار بیان میکند. این واژه در دستور زبان انگلیسی جایگاه خاصی دارد.
در زبان ژاپنی، کایزن یعنی بهبود مستمر، البته بهبودی که همگان اعم از مدیران و کارکنان باید به آن توجه کنند و تقریباً کم هزینه باشد. فلسفة کایزن، براین اساس بنا شده که شیوة زندگی ما اعم از کاری، اجتماعی و خانوادگی، بر تلاش در جهت بهبود مستمر تمرکز یابد. این مفهوم برای بسی اری از ژاپنیها به قدری عادی و روشن است که حتی متوجه دارا بودن و انجام آن نیستند. کایزن سهم بزرگی در موفقیت رقابتی ژاپنیها داشته است.
گرچه بهبودهای تحت عنوان کایزن کوچک به نظر میرسند ولی فرایند کایزن در بلندمدت، نتایج چشمگیر و هیجانآوری خواهد داشت. مفهوم کایزن، پاسخ به این سؤال است که چرا شرکتها در ژاپن برای مدتی طولانی، ساکن و بدون حرکت نمیمانند. تفکر مدیران، در کشورهای غربی، برای ایجاد تغییرات عمده و نوآوری در فناوری، بر این اصل استوار است که در کوتاهترین زمان، به آخرین مفاهیم مدیریت و روشهای تولید دست یابند. تأثیر نوآوری در تغییرات فناوری، چشمگیر و جالب توجه است، در حالی که فعالیتهای کایزن، در کوتاهمدت اغلب هیجانی ندارند و بیسروصدا هستند. واقعیت این است که نوآوری حرکتی سریع برای تغییر فناوری است اما نتایج ناشی از آن اغلب با مشکلاتی همراه است. فرایند کایزن بر پایه تفکر عقل سلیم استوار است و با اجرای فعالیتهایی کم هزینه، باعث پیشرفتهای خارقالعادهای میشود. در کایزن دستیابی به موفقیت با خطرپذیری کمتری همراه است و مدیران را متحمل هزینههای گزافی نمیکند.
بیشتر فعالیتهای بینظیر مدیریتی در ژاپن مانند کنترل کیفیت جامع ، کنترل کیفیت در سطوح شرکت حلقههای کنترل کیفیت و روابط کار به روش ژاپنی در واژه کایزن خلاصه میشود. استفاده از کایزن به جای واژههایی مانند بهرهوری، کنترل کیفیت جامع، تولید بدون عیب ، تولید بهنگام و سیستم پیشنهادها ؛ تصویر واضحتری از عملکرد کارخانههای ژاپنی را نشان میدهد. کایزن مانند چتری همة این فعالیتها را پوشش میدهد. البته این فعالیتها، منحصر به مدیریت ژاپنی نیست و مدیران در هر کجای دنیا میتوانند به صورت اصول پایه آن را به کار گیرند. هر شرکتی در هر نقطه از جهان و از هر ملیتی، با برداشتن گامهای استوار و انجام فرایندهای صحیح باید کایزن را به کار برد و از آن بهره گیرد. نمودار (1-1) جز کایزن را نشان میدهد.
مفاهیم اصولی کایزن
مدیریت باید بعضی مفاهیم اصلی و سیستمها را برای تشخیص راهبرد کایزن و عمل به آن بیاموزد، پارهای از این مفاهیم عبارتند از:
• کایزن و مدیریت
• تأکید بر فرایند، به جای تأکید بر نتیجه هدف
• پیروی از چرخههای (برنامهریزی، اقدام، ممیزی و اجرا) و (استانداردسازی، اقدام، ممیزی و اجرا)
• اولویت بخشی به کیفیت در درجه نخست
• اظهارنظر براساس آمار و دادههای صحیح
• مشتری را فرایند بعدی قلمداد کردن.
کایزن و مدیریت
از دیدگاه کایزن مدیریت دو وظیفه مهم نگهداری وضع موجود و بهبودبخشی به فرایندها را برعهده دارد (شکل 1-1). نگهداری وضع موجود، شامل آن دسته از فعالیتهایی است که برای حفظ فناوری جاری، اقدامات مدیریتی، استانداردهای اجرایی و استقرار آنها، از طریق آموزش انجام میشود. مدیریت از طریق حفظ و نگهداری وضع موجود، شرایطی فراهم میکند که هرکس بتواند از رویههای استاندارد عملیات تبعیت کند. اما بهبود بخشی به فعالیتهایی اتلاق میشود که در جهت ارتقای استانداردهای جاری انجام میشوند. بنابراین تصور ژاپنیها از مدیریت، تلفیقی از دو مفهوم نگهداری و بهبودبخشی است.
همانطور که در شکل 2-1 نشان میدهد فرایند بهبود به دو صورت کایزن و نوآوری از یکدیگر متمایز میشود. کایزن، بیانگر بهبودهای کوچک است که در نتیجه تلاشهای هدایتگرانه ایجاد میشود، اما نوآوری، شامل بهبود چشمگیر و خارقالعاده در نتیجه سرمایهگذاریهای کلان است. به دلیل جذابیت نوآوری مدیران غربی صبر و تحمل ندارند و منافعی را که کایزن در طولانی مدت برای شرکت به وجود میآورد نادیده یا دست کم میگیرند. کایزن بر تلاشهای فردی، باورها، ارتباطات، آموزش، کار تیمی، به کارگیری قدرت تفکر نیروی کار، انضباط فردی، عقل سلیم و بهبودهای کمهزینه تأکید ویژهای دارد. از آنجا که کایزن روندی پایدار و دربرگیرنده تمامی کارکنان شاغل در سازمان میباشد، تمامی افراد مسئول در سلسله مراتب مدیریت همانگونه که در شکل 1-1 نشان داده شده با برخی از جنبههای کایزن ارتباط پیدا میکنند.
تأکید بر فرایند، به جای تأکید بر نتیجة هدف
کایزن، مروج اندیشه روند گراپی است، زیرا بهبود فرایندها منجر به بهبود نتایج خواهد شد. بروز نارسایی در دستیابی به نتایج برنامهریزی شده، نشانة وجود نارسایی در فرایند است. مدیریت باید فرایندنگر باشد و با تشخیص خطاهای فرایند آنها را اصلاح کند. کایزن، بر تلاشهای انسانی تأکید دارد و این امر کاملاً مغایر با تفکر غربیهاست که بر نتیجه هدف تأکید میکنند.
نگرش از طریق تأکید بر فرایند، باید در معرفی راهبردهای مختلف کایزن به کار گرفته شود تا این راهبردها با موفقیت همراه باشند. راهبردها عبارتند از: چرخة برنامهریزی، اقدام، ممیزی و اجرا (PDCA)؛ چرخة استانداردسازی، اقدام، ممیزی و اجرا (SDCA)؛ کیفیت برتر، کاهش هزینههای تولید، تحویل به موقع سفارشات، مدیریت کیفیت جامع؛ تولید بهنگام؛ و نگهداری و تعمیرات. راهبردهای کایزن در بسیاری از شرکتها به دلیل بیتوجهی به فرایند، موفق نبودهاند. مهمترین عامل در توفیق فرایند کایزن، تعهد و حضور مدیر ارشد در صحنه است.
تفاوت میان تفکر روندگرا و تفکر نتیجهگرا در فعالیتهای تجاری در نمودار 81- نشان داده شده است. با دقت در نقش مدیر متوجه خواهیم شد که نقش حمایتی و ایجاد انگیزه بر بهبود روندها تأکید دارد، در حالی که نقش کنترلی به نتیجه کار اهمیت میدهد. مفهوم کایزن بر نقش حمایتی و ایجاد انگیزه از سوی مدیریت در میان کارکنان برای بهبود روندها تأکید میکند. از یک سو مدیر به توسعه معیارهای روندگرا نیاز دارد. از سوی دیگر مدیریت کنترلی تنها به عملکرد یا معیارهای نتیجهگرا توجه دارد. برای رعایت اختصار معیار روندگرا را با حرف «ر» و معیار نتیجهگرا را با حرف «ن» نشان دادهایم.
معیار «ر» به علت توجه به تلاش کارکنان و اغلب نیاز به دگرگونی رفتاری به دیدگاه بلندمدت نیاز دارد در حالی که معیار «ن» بیشتر حالت مستقیم داشته و کوتاهمدت میباشد.