دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 131 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 91 |
نظام آموزشی ژاپن
ساختار آموزشی
• آموزش پیش دبستانی
• آموزش پایه
• آموزش ابتدایی
• آموزش متوسطه
• آموزش عالی
• آموزش معلمان
• آموزش بزرگسالان
• آموزش غیررسمی
آموزش پیش دبستانی
ساختار آموزشی
مقطع آموزش پیش دبستانی درژاپن حداکثرمدت زمان سه سال رده های سنی 3-6 سال به طول می انجامد.این مقطع آموزشی غیراجباری وغیررسمی بوده وبا دریافت شهریه ازوالدین کودکان ارائه می گردد.هدف اصلی مراکزآموزش پیش دبستانی،پرورش ذهنی وجسمی کودکان در یک محیط مناسب آموزشی است.برنامه های آموزشی این مقطع نیزبر39هفته آموزشی در سال و4 ساعت کلاسی روزانه تجاوز نمی کند.
مهدهای کودک روزانه و کودکستانها
هدف مهد کودکهای روزانه و کودکستانها فراهم ساختن اساس آگاهی در مورد جهان اطراف برای کودکان پیش دبستانی و تقویت خلاقیتهای ذهنی آنان از طریق بازی، ترسیم تصاویر، انجام کارهای دستی، و امثال آن میباشد. نوزادان و کودکان بر اساس سن به گروههای کوچک تقسیم شده و توسط معلمان و مربیان تحت مراقبت قرارمیگیرند.
درهرمهد کودک روزانه یا کودکستان میتوان تصاویر یا کارهای دستی ساخت کودکان را مشاهده کرد که به دیوارها آویخته شده و یا از سقفها آویزانند. کودکان با قطعات چوبی چیزهایی میسازند، یا روی تاب و سرسره مشغول فعالیت فیزیکی هستند و یا درفعالیتهای احساسی چون آواز خوانی، رقص و امثال آن مشغول هستند.مهد کودک های روزانه یکی از زمینه های رفاهی کودکان است که در دوران پس از جنگ رشد خیرهکنندهای داشته است. کل مهد کودکهای دولتی و غیر دولتی در سال1997حدود096/14بود، و کودکان تحت مراقبت آنها بالغ بر 457/789/1 نفر بوده اند.علاوه بر این موسسات، مهد کودکهای زیادی وجود دارند که به این علت که تعداد کارکنان یا صلاحیت آنان و مواردی نظیر آن به حداقل استاندارد ذکر شده در قانون نرسیده است، به آنها مجوز داده نشده است. امروز والدین زیادی در سراسر کشور تمایل دارند کودکان خود را به مهد کودک بفرستند.تقاضای زیاد جهت تاسیس مهد کودکهای روزانه و طولانی ساختن ساعتهای مهد کودک نه تنها به عوامل اقتصادی چون میزان گستردهای از مشاغل باز برای زنان، و نیاز به کار مادران جهت تکمیل درآمد خانواده ها مربوط میشود، بلکه به تمایل زنان جهت مشارکت گسترده تر در فعالیتهای اجتماعی و درک جمعی از مشارکت اجتماعی ایجاد شده به واسطه پرستاری گروهی و آموزش نوزادان و کودکان پیش دبستانی نیز ارتباط دارد.مقررات مهد کودکهای روزانه وکودکستانها متفاوت هستند. با این حال، گروهی می خواهند هر دو را یکی سازند و آموزش کودکان پیش دبستانی را تحت کنترل سازمانهای دولتی ارائه دهند.نیل این تمایل، اصلاحاتی عظیمی را می طلبد که وزارت آموزش زاپن درصدد دستیابی به آن است.
چالشهای پیش رو
درحال حاضر ، مراکز پیش دبستانی شامل کودکستانها و مهدکودکهای روزانه می باشند. کودکسنانها تحت سرپرستی وزارت آموزش و مهدکودکها تحت نظر وزارت بـهداشت و بـهزیستی می باشند. با فرض این قضیه که باید تسهیلاتی به منظور تأمین رشد و آموزش کافی برای هر نوزادی فراهم شود ، پیشنهادی در مورد ادغام این دو نوع مؤسسه داده شد ، و دولت مرکزی اقداماتی چند به منظور هماهنگی این دو وزارتخانه ارائه داده است ، که بر ارائه برنامه های آموزشی و مربیّان مشترک و تغییر ساعتهای مراقبتی بوده است .
با این وجود، زمانی که تفاوت در عملکردها و نقشهای این دو مؤسسه مدّ نظر قرار گرفت ، روشن شد که ادغام این دو، کار زیاد آسانی نیست . امید آن میرود که آژانسهای دولتی زمینه را برای اجرا فراهم آورند و این بتواند هماهنگ با شرایط محلّی به اجرا در آید. در سال 1991، وزارت آموزش دوره های آموزش ضمن خدمت پیش دبستانی را به منظور ارتـقاء روشهای تـدریس و دوره های کودکستانی ارائه داد و در حال ارتقاء آموزش حین خدمت برای معلّمانیست که به تازگی واجد شرایط شده اند. وزارت آموزش ، هم چنین ، رهنمودهای برنامه ریزی شده ای به منظور ارائه آموزش کودکستانی به کلیه کودکان پیش دبستانی، یعنی کودکان سه ساله ، آغاز کرده است،و در نظر دارد آموزش کودکستانی را بیشتر و بیشتر بهبود بخشد.نگرانی در مورد آموزش پیش دبستانی رو به افزایش است ، و تعداد مؤسساتی که با این آموزش مواجه هستند ، اندک باقی می ماند . شکاف بسیار گسترده ای در شهریة دریافتی مؤسسات خصوصی و مؤسسات دولتی وجود دارد ، و بار بر دوش والدین سال به سال افزایش می یابد . ساعات مراقبت نیز هماهنگ با ساعت کار مادران نیست . جلسات بررسی این نکات توسط والدین برگزار می شود.
نرخ ثبت نام ناخالص
درحال حاظر49کودکستان ملی 60530کودکستان دولتی (دولت محلی )و80524کودکستان خصوصی وجوددارندکه درسراسرژاپن قرارگرفته اند.تقریباَ108میلیون کودک 3سال یابزرگتردراین کودکستانهاثبت نام میکنند.جداازکودکستانها،مهدکودکهای دولتی ،خصوصی ،نوع مشهوردیگری ازآموزش پیش دبستانی وجوددارندکه درسراسرژاپن یافت میشوند.
این روزها،220439مهدکودک (از1998)وجوددارندکه ازکودکان 0تا5ساله نگهداری میکنند.ازآنجاکه تعدادمادران کارمندسال به سال افزایش مییابد،
نقش مهدکودکها درجامعه ژاپن مهمترومهمترمی شوند.درسال1997،کل تعدادکودکان پیش دبستانی(0تا6سال)707690000بودکه 2102%آنهادرمهدکودکهاثبت نام کرده بودند و23% در کودکستانها.
از خانوادههایی که درآن فقط پدران شغل تمام وقت دارند،905%کودکان در مهدهای کودک روزانه حاضر می شوند،درحالی که 2406%کودکان به کودکستان میروند.
ازسوی دیگر، ازخانوادههایی که مادروپدرهردوشغل تمام وقت دارند،48%کودکانشان رابه مهدکودکهای روزانه میفرستند درحالیکه 1603%کودکانشان رابه کودکستان میفرستند.
این ارقام نشان میدهدکه مهدکودکهای روزانه ازتعدادبیشتری ازکودکان مراقبت میکنندتاکودکستانهاوهنوزدرمیان خانواده های بادرآمدمضاعف متقاضی بیشتری دارند.
آموزش پایه
ساختار آموزشی
تعداد دانش آموزان مدارس ابتدایی ومقدماتی متوسطه طی سال1998، به ترتیب 500/663/7 و 600/380/4 نفر بوده است. کودکان پس از ورود شش سالگی در ماه آوریل وارد دبستان می شوند.سال تحصیلی در ژاپن از ماه آوریل آغاز میشود، و این شاید ناشی از این عامل باشد که اول آوریل نشان آغاز سال مالی است. بیشتر مدارس ابتدایی و مقدماتی متوسطه سیستم سه ترمی را بکار میبرند. نخستین ترم از اول آوریل تا نیمه جولای، دومی از سپتامبر تا آخر دسامبر، و سومی از ژانویه تا آخر مارس میباشد. بین این سه ترم، تعطیلات تابستانه، زمستانه و بهاره وجود دارند. بیشتر کالجها و دانشگاهها سیستم دو ترمی را بکار میبرند که شامل ترم آوریل تا سپتامبر تا مارس می باشد.دانش آموزان مراکز آموزشی فوق همچنین در فعالیتهای باشگاهی، کمیتههای کلاسی، و جلسات کلاسی شرکت میکنند. وقت ناهار کودکان مسئول به آشپزخانه میروند و غذای مدرسه را به کلاسها میبرند و میان اعضاء کلاس پخش میکنند. بیشتر مدارس ابتدایی و مقدماتی متوسطه غذای تمام بچه های مدرسه را عرضه می کنند. بعد از کلاسهای روز، بچه ها کلاسها را تمیز میکنند، و در فعالیتهای باشگاهی شرکت میکنند، در کتابخانه مدرسه و یا در کلاسهای درس خود مطالعه میکنند، و پس از آن به خانه میروند. معمولا فعالیتهای باشگاهی پر طرفدار هستند و بچهها فعالیتهایی را داوطلبانه و تحت راهنمایی و سر پرستی معلمان انجام میدهند.فعالیتهای باشگاهی، در مدارس مقدماتی متوسطه بعنوان فعالیتهای آموزشی ویژه طبقه بندی می شوند، میتوانند توسط دانش آموزان بعنوان فعالیتهای گروهی داوطلبانه تعریف شوند که تحت نظارت معلمان انجام میشوند. محتوای این فعالیتها بسیار متفاوت و گوناگون می باشد.
کادرآموزشی
به منظور ارائه آن نوع آموزش که در بالا طرحی کلی از آنها داده شد، معلمان باید در زمینه های مختلف دانش آموزان را راهنمایی کنند. در سطح ابتدایی، موسیقی، کلاسهای خانه سازی و امثال آن در کلاسهای بالاتر توسط معلمان متخصص آموزش داده میشوند، در حالی که بیشتر دروس دیگر توسط معلمان تعیین شده برای کلاسی خاص آموزش داده میشوند. با این وجود در سطح مقدماتی متوسطه، معلمان در کلاس خاصی معین نمیشوند، بلکه در اموزش دروس معینی تخصص پیدا می کنند. ساختار سازمانی مدارس معمولا از مدرسه ابتدایی تا مقدماتی متوسطه یکسان است.فعالیتهای سازمان آموزشی بینهایت پیچیده است، و علاوه بر کار تدریس و انجام کارهای دیگر، معلمان باید به خواستهای والدین هم بپردازند.وزارت آموزش و هیئت مدیره های محلی آموزش برای معلمان امکان مشاوره را فراهم میآورند و به سازماندهی نشستهای آموزشی کمک میکنند.
شرایط آموزشی دانش آموزان ازشهرتا روستا و ازیک منطقه به منطقه دیگرمتفاوت است.مناطق دارای ارتباطات ضعیف وخلاقیت پایین بطور کامل از میان نرفتهاند. تفاوت شرایط در گزارش علمی نشان داده میشود، و از میان بردن چنین تفاوتهایی بسیار دشوار است. علیرغم تمامی این دشواریها، آرزوی والدین تمام مناطق ژاپن برای راهیابی کودکانشان به آموزش عالی بسیار شدید است. این اشتیاق،اغلب توسط رسانه های گروهی تحریک میشود وازطریق PTA(انجمن اولیاء و مربیان) منتقل میشود و تاثیر چشمگیری بر آموزش دارد و شاید بتوان آنرا علت جزئی تاکید بیش ازحد برتستها و"امتحان ورودی جهنمی" متداول امروزی دید.
نسبت دانش آموزان به معلمین
تعدادمعلمان تادهه 80بتدریج افزایش یافته است .بااین حال دردهه 90،این تعدادجزدرسطح پیش دبستانی در سایر سطوح آموزشی کاهش یافته است .تادهه 80تعداددانشآموزان نیزافزایش نشان میدهد.بااین حال ،ازاوایل دهه 80درسطح مدارس ابتدایی ، ازاواخردهه 80،درسطح مقدماتی متوسطه ،وازاوایل دهه 80درسطح تکمیلی متوسطه افت درتعداد دانش آموزان مشهود است.
نسبت دانش آموزان به معلمین دردوره های مقدماتی متوسطه وابتدایی ،دریک سال معین ،بتدریج دردوره ابتدایی از36درسال 1950به زیر20دردهه 90ودردوره مقدماتی متوسطه از30نفردرسال 1955به 17نفردر1997کاهش یافته است .یکی ازدلایلی که این افت این است که تعدادکودکان ابتدایی به سرعت روبه افزایش بوده است .این گرایش انتظارمی رودتاقرن بیست ویکم ادامه یابد .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
ناتوانایی های یادگیری
نا توانایی های یادگیری مقوله خاص دیگری است که در حیطه کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر می گیرد، نا توانایی های یادگیری نارسایی های خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیر و توهین و...بی دری و شکست های تحصیلی را به بار می آورد. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی و ناشنوایی و ... تشخیص آن در سنین پیش دبستانی به آسانی امکان پذیر نیست.
نکته مهم در تشخیص اختلالات یادگیری این است که بتوانیم اختلال را پیش از ظهور یا در همان مراحل اولیه ی ظهور مورد شناسایی قرار دهیم تا از صدمات روانی تحصیلی بعد جلوگیری کنیم. زیرا هم خود کودک به دلیل ناتوانایی در انجام بعضی تکالیف رنج می بردوتصویرمثبتی که ازخود داشته ازبین می رودوهم موردتوبیخ وسرزنش معلمین ودانش آموزان قرار می گیرد.
تاریخچه:
تا سال 1960 مشکل این کودکان ناشناخته بود و در این سال نظریات متفاوتی در این باب باز شد در این نظریات عامل نا توانی یادگیری }معلول تنبلی، ضایعه مغزی، اختلال عصبی، معلولیت ادراکی{ را ذکر کرده اند.
در سال 1963 با برگزاری یک کنفرانس ملی به رهبری سامول کرک در شیکاگو اقدام به ایجاد یک مؤسسه ملی کردند او در این سخنرانی گفت : موضوع بحث ما در این جا کودکانی هستند که یا به جهت سبب شناسی (برای مثال: نقص جزئی در کار مغز یا اختلال عصبی – روانی) یا جلوه های رفتاری (برای مثال: فکری خوانی، اختلال های ادراکی) نامی بر آنها گذاشته شده و او پیشنهاد کرد که برای این گونه افراد اصطلاح ناتوانی یادگیری که در برگیرنده تمامی افراد مورد نظر است استفاده شود.
عناصر مشترک در تعاریف ناتوانی یادگیری:
1- تفاوت میان عملکرد مورد انتظار و عملکرد واقعی کودک
2- نشانه های رفتاری
3- نبود سایر مشکلات مثل ناشنوایی
4- تمرکز یا نگرش پایه آن ها درباره مشکل یادگیری
یک تیم زمانی می تواند از تشخیص نا توانی خاص یادگیری استفاده کند که کودک با سطوح توانایی و سنی خود در زمینه های }بیان کلامی، درک شنیداری، بیان نوشتاری، مهارت های پایه خواندن، درک خواندن، محاسبه ریاضی{ نتواند پیشرفت کند.
تیم تشخیص دهنده زمانی ممکن است یک کودک را به عنوان دارنده ناتوانی یادگیری خاص تشخیص دهد که ناهمخوانی بین توانایی و پیشرفت او ناشی از موارد زیر نباشد.
1- معلولیت بینایی، شنوایی، حرکتی 2- عقب ماندگی ذهنی
3- اختلال هیجانی 4- محرومیت محیطی، فرهنگی، اقتصادی
تعریف کمیته اتحاد ملی
نا توانی یادگیری یک اصطلاح است که به گروه ناهمگون ی از اختلالات اطلاق می شود که با مشکلات خاص در کسب و استفاده از مهارت ها همراه می باشند (مهارت های گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال کردن، توانایی های ریاضی مشخص می شوند).
دراین تعریف وجود ناتوانایی یادگیری را درهمه سنین به رسمیت می شناسد.
طبقه بندی ناتوانایی های خاص یادگیری
1- ناتوانایی های یادگیری زبانی: که طیف وسیعی از کودکان را در بر می گیرد و به سه دسته فرعی؛ زبان درونی، زبان دریافتی و زبان بیانی تقسیم می شود. زبان درونی که در خود فرد است و شامل مفهوم سازی، تصویرسازی کلمات و هضم مفاهیم به فرد کمک می کند و کودکانی که در این مورد (زبان درونی) ناتوان هستند از درک معانی واژه ها عاجزند. زبان دریافتی، عبارت از توانایی درک زبان محاوره ای یا گفتگوی شفاهی که کودک مبتلا به این ناتوانی، معمولاً در مکالمات روزمره مشکل دارد یعنی آنها را از نظر فیزیولوژیکی می شنود اما درک نمی کند. اختلال ناشی از این نوع را با نام های ناشنوایی کلمه، زبان پریشی دریافتی، زبان پریشی حسی یاد می کنند. زبان بیانی به زبانی می گویند که به وسیله آن می توانیم با دیگران به طور شفاهی ارتباط برقرار کنیم و حرفهای خود را بزنیم.
2- ناتوانی یادگیری خواندن: این ناتوانی یادگیری مختص به تحصیل بوده و تا زمان تحصیل تشخیص آن نا ممکن است. این ناتوانی در واقع عارضه ای شایع است.
3- ناتوانی یادگیری نوشتار: این ناتوانی نیز در زمان تحصیل مشخص می شود، این کودکان در زمینه هایی مثل نوشتن با دست، ضعف مهارتهای پیش نیاز نوشتن، ناتوانی در شکل دادن به حروف، وارونه نویسی، جدانویسی، آیینه نویسی، دیکته نویسی و ... .
4- ناتوانی های یادگیری مربوط به ریاضیات: از ناتوانی های شایع است. دیس کالکولیا یا ناتوانی مفاهیم ریاضی به اشکال مختلفی وجود دارد مثل: مشکل در تشخیص شکل، اندازه اعداد، شمارش و محاسبه و اندازه گیری.
5- ناتوانی های یادگیری اجتماعی- عاطفی: دسته ای از کودکان به ناتوانی در یادگیری آداب و روابط اجتماعی و کنترل عاطفی چه در بیان و بروز عواطف و چه در پذیرش و تحمل آنها مشکل دارند. اشکال مرضی این ناتوانی شامل حواس پرتی، بروز رفتارهای نامناسب، گوشه گیری، تحرک بیش از حد و عدم درک اجتماعی جلوه می کند.
6- ناتوانی های یادگیری ادراکی- حرکتی: زندگی ما با مهارتهای ادراکی- حرکتی آمیخته است. فرضیه هایی که معمولاً در این حیطه قرار می گیرند شامل کاستی های ادراک دیداری (تشخیص شکل و زمینه) ارتباط های فضایی سیستم های حرکتی، نداشتن تعادل، ضعف در مهارتهای حرکتی ظریف یادرست، تمیز شنوایی و... .
علل ناتوانی های یادگیری
ناتوانی یادگیری گستره ای بسیار وسیع و متنوع دارد و علل به وجود آورنده آن نیز بسیار گسترده است.
در این کتاب ناتوانی های یادگیری به عواملی که در طبقه بندی والانس و یک لافلین ارائه داده اند استفاده شده شامل علل:
1- عوامل آموزشی: که منظور فقر آموزشی- محیطی است یعنی فقر کمی و کیفی روش، مواد ومحتوای آموزش از مهمترین عواملی است که باعث نانوانی یادگیری می شود. مانند تدریس ناکافی نقص دانش علم، شیوه های تدریس ناصحیح.
2- عوامل محیطی: محیط به صورت خاص می تواند در گسترش یا محدود کردن اختلالات یادگیری مهم باشد. موارد عمده محیطی مانند تغذیه، بهداشت، سلامتی، تحریک حسی، تحریک زبانی، رشد اجتماعی و عاصفی در ناتوانی های یادگیری مؤثرند.
3- عوامل روانی: در زمره مهمترین علل به وجود آورنده اختلالات یادگیری تلقی می گردند. کودکانی که ناتوانی یادگیری به دلیل مسائل روانی دارند، در ادراک، یادآوری، شکل دادن به مفاهیم، پردازش اطلاعات و بیان اطلاعات، کمبود مهارتهای کلامی، ضعف حافظه کوتاه مدت و... دچار کاستی هستند.
4- عوامل فیزیولوژیکی: چون آسیب دیدگی مغزی شدید یا جزئی و آسیب های وارده به سیستم عصبی مرکزی باعث ناتوانی یادگیری می شوند. عوامل فیزیولوژیکی به دو دسته ژنتیکی و بیوشیمیایی تقسیم می شوند. که عوامل ژنتیکی در بسیاری از ناتوانایی های یادگیری مثل دیس لکسی مؤثرند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 93 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
نظام آموزشی روسیه
تاریخچه آموزشی
همانند بسیاری از دولتهای پیشین بلوک شرق، دولت فدراسیون روسیه از سال 1993، به اجرای سیاست اعمال حداقل حمایت ملی از نظام آموزش ملی مبادرت نمود.دراین اثنا، بنا بربند40قانون آموزش و پرورش، 10درصد از درآمد ملی به عنوان بودجه آموزشی بدین امر اختصاص یافت.بدهی های مراکز آموزشی و نبود تجهیزات به روز ، از جمله عمده ترین مشکلات پیش روی مراکز آموزشی مستقر درنواحی فقیر نشین کشور و شهرهای کوچک و حاشیه ای بوده است و این در حالیست که مدارس ایالتی و حرفه ای مستقردر نواحی بزرگ شهری، از جمله مسکو و پترزبورگ، درشرایط بسیار مناسب مالی قرار داشته اند.
با توسعه مدارس خصوصی افزایش بی عدالتی در برخورداری شهروندان روسی از حق آموزشی عمومی با کیفیت بالا مشهود گردید.به نحویکه در طراحی سیاست آموزشی ملی فدراسیون روسیه طی سال 1998، این معضل بطور اختصاصی مورد توجه قرار گرفت.در این اثنا همچنین،افزایش نرخ برنامه های آموزش پایه حرفه ای فاقد راندمان بالای کاری بواسطه حذف شتابزده بیکاری در بازارکار،شکست نظام مدیریت قدیم آموزش پایه حرفه ای و کاهش نرخ افراد استخدامی ثابت در بازار کار، به بروز تنش اجتماعی در کشور منتهی گردیدکه اول از همه در جامعه معلمین مشهود است.طی سالهای 1996-1994،افزایش اعتراض معلمین تا سرحد اعتصاب به پیش رفت.بروز چنین حوادثی درزمینه آموزش، با انعکاس گسترده ای در حوزه فعالیتی مجلس دومای ایالتی مواجه گردیدکه به نوبه خود به اتخاذ سیاست « آموزش و پرورش و امنیت ملی» در می سال 1996 منجر گردید.متعاقب اتخاذ چنین سیاستی، نظام آموزشی روسیه مستقیماً تحت تاثیر پایه امنیت ملی قرار گرفته و مشخص گردید که نقاط ضعف موجود در حوزه آموزش خود عامل اصلی بروز نتیجه غیر منطقی وخطای سیاسی دولت است.
از جمله دستاوردهای اتخاذ سیاست آموزش و پرورش و امنیت ملی می توان به موارد ذیل اشاره نمود :
تضمین فراهم سازی آموزشی عمومی متوسطه آزاد برای کلیه شهروندان روسی
افزایش سهم هزینه های آموزشی و پرورشی در بودجه کشور
برقراری فرصتهای متساوی برای کلیه شهروندان روسی جهت دستیابی به آموزش وجلوگیری از طبقاتی شدن سطوح مختلف اجتماع دردستیابی به امکانات آموزش و پرورش بر اساس قانون اساسی فدراسیون روسیه و قانون آموزش و پرورش
ایجاد شرایط مناسب جهت توسعه تاسیسات آموزشی با اشکال متفاوت ملکیتی
توسعه برنامه های آموزشی درجهت جلوگیری از کاهش نرخ سواد و پائین آمدن توسعه روشنفکری و فرهنگی شهروندان روسی
با اتخاذ سیاست آموزش و پرورش و امنیت ملی و تصویب آن در مجلس دومای روسیه،در خواست دولت روسیه فدرال جهت درنظرگرفتن شرایط اصلاحات آموزشی مورد پذیرش واقع گردید.از این روی،ماموریت اجرای طرح سوم اصلاح نظام آموزشی در دستور جولای سال1997دولت گنجانیده شد.
از جمله مهمترین مسائل پیش روی اعمال اصلاحات آموزشی مذکور می توان به موارد ذیل اشاره نمود :
عدم تعیین معیاری مشخص جهت افزایش سرمایه گذاری آموزشی توسط دولت روسیه و کاهش چشمگیر بودجه فدرال طی سالهای1997-1995
عدم برآورد نیازهای قانونی جاری آموزشی در روند اجرای اصلاحات آموزشی توسط دولت فدراسیون روسیه
عدم تخصیص بودجه جبرانی در حوزه اصلاحات آموزشی
کاهش سریع بودجه فدرال در ارائه خدمات عمومی آموزشی
عدم مسئولیت پذیری دولت فدراسیون روسیه در انتشار کتب درسی مقاطع مختلف آموزشی
افزایش نرخ جرم و جنایت درمیان کودکان به واسطه آموزش سهم عمده ای ازآنان درخارج از نظام رسمی آموزشی
آموزش پیش دانشگاهی
آموزش پایه
سن ورود به دوره : 6 سالگی
سن اتمام دوره : 17 سالگی
ساختار آموزش پایه طی سالهای1997-1990
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
معلم خلاق
تغییر نظام آموزشی به منظور سازگاری آن با مقتضیات دوران بازسازی نشان می دهد که ضرورت و نیاز خلاقیت ، پیش از پیش احساس شده است ، در تغییر نظام آموزشی به تجدید نظرهایی کلی و اساسی در زمینه های مختلف نیاز داریم . در این مقاله سعی بر تعلیم و تربیت خلاق ، به ارتباط خلاقی که یاد دهندگان با یادگیرندگان باید داشته باشند می پردازیم . برای ادامه حرکت به سوی تعلیم و تربیت خلاق و به منظور پرورش یادگیرندگان خلاق باید یاد دهندگان یعنی معلمان که ستون های اصلی نظام آموزشی هستند دارای خصوصیات خاصی باشند در این مقاله هدف آن است که بر مبنای دستاوردهای پژوهشگران و مطالعات و تجربیات اینجانب این خصوصیات را تحت سه عنوان بررسی می کنیم :
1- خصوصیات معلم در ارتباط با یادگیرندگان که در برگیرنده ارتباط عاطفی ، آموزشی و اخلاقی ( انضباطی ) است .
2- خصوصیات معلم در ارتباط با خود ( خصوصیات شخصیتی )
3- خصوصیات معلم در ارتباط با یادگیری و آموزش ( فعالیت های شغلی ).
1- خصوصیات معلم در ارتباط با یادگیرندگان
در زمینه خصوصیات معلم در ارتباط با یادگیرندگان سه زمینه عمده را مورد توجه قرار می دهیم .این زمینه ها به ترتیب عبارتند از :
الف : ارتباط عاطفی ب : ارتباط آموزشی
ارتباط عاطفی:
در ایجاد ارتباط عاطفی معلمان خلاق علاوه بر آنچه گفته شد به این گونه فعالیت ها باید بپردازند.
-تشویق و تقویت خلاقیت : بر اساس تحقیقاتی که در ایران توسط محققین انجام شده نشان می دهد که معلمان خلاق در کنار نگرش مثبتی که نسبت به خلاقیت دارند با ابراز علاقه و احترام به برقراری ارتباطی خلاق با یادگیرندگان بویژه یادگیرندگان خلاق ، این توانایی را به صورت های مختلف تایید و تشویق و تقویت می کنند.
-برقرار کردن رابطه عاطفی عمیق : بسیاری از معلمان خلاق مایل به برقرار کردن روابط عمیق و سالم بین خود و یادگیرندگان با یکدیگر هستند آنها بر این عقیده اند که این ارتباط صمیمانه و عمیق عاطفی محیط و شرایط مساعد را پرورش و توسعه خلاقیت فراهم می کنند .این معلمان نه تنها از انتقادات یادگیرندگان خود ناراحت نمی شوند بلکه آنها را تشویق به اظهار نظر و بیان انتقادات خود می کنند.
اارتباط آموزشی : نتایج حاصل از پژوهش ها و تجربیات عملی نشان داده که معلمان خلاق در ارتباط آموزشی خود با یادگیرندگان راههایی مثل استفاده از حواس ، استفاده از روش بحث و گفتگو ، امکان تجربه و خطا ، توجه به کیفیت تفکر ،تکیه بر کیفیت در مقابل کمیت یادگیری ، استفاده از روش کنکاش مغزی ، تکیه بر تفکر واگرا در مقابل تفکر همگرا ، توجه به تفاوت های فردی با یادگیرندگان و روش اداره کلاس را مد نظر دارند.
2- خصوصیات معلم در ارتباط با خود ( خصوصیات شخصیتی )
گوته می گوید ، اندیشیدن آسان است و عمل کردن مشکل ، اما مشکل ترین کارها عمل کردن به آن چیزهایی است که می اندیشیم پس بررسی و پژوهش های کوتاه مدت و بلند مدت نشان داده که افراد خلاق از جمله معلمان خلاق در ابعاد ذهنی ، عاطفی و اجتماعی دارای خصوصیاتی هستند که در ابعاد ذهنی می توان به کنجکاوی شدید توام با شک گرایی و روحیه تجربی (پویندگی ) تمرکز حواس و استمرار در اندیشیدن ، روان بودن در تولید اندیشه توام با روانی کلام ، انعطاف پذیری ذهنی به صورت آزمون ،استقلال فکر و عمل ، مهارت در بازسازی عقاید پشتکار و پایداری ، اعتقاد به خویشتن با نگرش مثبت ( خودباوری ) و ..... پرداخت .
3-خصوصیات معلم در ارتباط با یادگیری و آموزش
بیش از نود درصد از معلمان خلاق معتقدند که خلاقیت در نظامی پا می گیرد که یادگیرنده در یادگیری خود نفش فعال و سازنده داشته باشد و معلم راهنما و تسهیل کننده باشد نه این که معلم مطالب را کاملا پخته و خود نیز به فراگیر بخوراند بلکه بستر و راه را هموار و مناسب سازد آنان وظیفه مهم معلم را بنا کردن شناخت ، تربیت ذهن برای منطقی اندیشیدن و تقویت تفکر خلاق می دانند و یا تسلط بر آموخته های مختلف یا شناخت و به کارگیری روشهای ارزشیابی آموزشی و پرورشی .
خصوصیات معلم پرورش دهنده خلاقیت
مربی یا معلمی که می خواهد یک کلاس ویژ ه ی پرورش خلاقیت را اداره کند و یا این که علاقمند است در جریان تدریس روزمره ی خود به طور جدی پرورش خلاقیت دانش آموزان را هم مدنظر داشته باشد، اگر چنان چه از خصوصیات و نگرش های ویژ ه ای که با ماهیت و فرآیند خلاقیت مناسبت دارد ، برخوردار باشد ،مطمئنا در کار خود بسیار موفق تر عمل خواهد کرد. البته یک چنین معلمی حتما لازم نیست که خودش فردی خلاق باشد ،اما اگر چنان چه شخصا از مهارت های اساسی خلاقیت برخوردار باشد و بتواند عملا از آن ها استفاده کند ،بدون شک در پیش برد و هدایت کلاس و تاثیر گذاری بیش تر و بهتر بر دانش آموزان خود موفقیت بیش تری کسب خواهد کرد.
برخی ویژگی های معلم علاقمند به خلاقیت که داشتن آن ها به بازدهی بیش تر کلاس و تدریس او می انجامد، موارد زیر است :
1- فردی انتقاد پذیر باشد .
2-تحمل عقاید نو دانش آموزان را داشته باشد.
3-از صبر و تحمل بالایی برخوردار باشد .
4-به تفاوت های فردی و منحصر به فرد بودن تک تک دانش آموزان اعتقاد داشته باشد.
5-از انگیزه ای قوی برخوردار باشد.
6-پذیرای ایده ها و نظرات غیر عادی دانش آموزان خود باشد.
7-دوست دار هنر و زیبایی شناسی باشد.
8-تا حد امکان به دانش آموزان خود آزادی عمل بدهد.
9-در چند زمینه ی مختلف معلومات و مهارت داشته باشد .
10-برای هر دانش آموز احترامی ویژه قائل باشد .
11- خیال پردازی دانش آموزان را تشویق کند.
12-در مواقع لزوم بتواند کودکانه بیاندیشد و کودکانه عمل کند.
13-به دانش آموزان خود اجازه دهد که گاهی اشتباه کنند.
معلمان خلاق چگونه عمل می کنند؟
به راستی که این دلها خسته می شوند همانطور که بدن ها خسته می گردند پس نوبرها و تازه پیدا شده های حکمت ها را برای آن دلها بجویید. حضرت علی (ع)
بسیاری از معلمان خلاق بخصوص تا زمانی که یاد گیرندگان به تفکر ذهنی ، انتزاعی و مجرد در دوره ی ابتدایی نرسیده اند به پرورش حواس و استفاده از آنها در آموزش می پردازند. عده قابل توجهی از این معلمان در کنار استفاده از وسایل سمعی وبصری (که غالباً توسط یاد گیرندگان ساخته شده است) ، یادگیرندگان را به مشاهده طبیعت و پدیده های آن و مراکزمختلف علمی ، هنری ، صنعتی و ... تشویق و راهنمایی می کنند.
در بررسی های انجام شده ، بسیاری از معلمان خلاق بر این نظر بودند که یکی از اشکالات تعلیم و تربیت غیر خلاق و ایستا ، عدم ارتباط سازنده که بین یاددهنده و یاد گیرنده است . این رابطه که مبتنی بر انتقال یک رشته اطلاعات و معلومات معین از یاد دهنده به یاد گیرنده است ، باعث تسلط یاد دهنده بریادگیرنده و اتکای دانش آموز به معلم می شود. معلمان خلاق ، این ارتباط سلطه گرانه را درست نمی دانند زیرا معتقدندکه نتیجه آن عدم توسعه ذهن یادگیرنده است و با تولید تفکر منطقی و فعال که درخلاقیت نقش عمده دارد، مغایرت دارد.
معلمان خلاق برای ایجاد شرایط مساعد روشهای مختلفی دارد که در زیر به آنها اشاره می شود:
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
معلم اثر بخش
یک معلم اثر بخش چه کسی است ؟
معلمانی اثر بخش هستند که دستیابی به اهداف خاصی رادرنظرمی گیرند، خواه این اهداف توسط خود آنان ویا دیگران تهیه وتدوین شده باشند، در نتیجه آنان که به دنبال بررسی موارد افزایش اثر بخشی معلمان هستندبایداهداف مورد نظر معلمان را با دقت بشناسند،صرف نظر از اینکه چنین اهدافی توسط معلمان یا دیگران تدوین شده باشد.
نتیجه ی منطقی این امر آن است که معلمان اثر بخش باید دانش و مهارتهای مورد نیاز جهت دستیابی به اهداف مورد نظر راداشته باشند ونیز بایدبتوانند آنها را در زمان مناسب به شیوه ی مطلوب و مورد انتظار به کار گیرند .
معلمان در مقام برنامه ریز وطراح آموزشی، در چند گروه قرار میگیرند و با شناخت ویژگیهای خاص حرفه ای یا غیر حرفه ای بودن آنان مشخص می شود .
معلمان اثربخش و معلمان ناکارا
تفاوت بین نقش یک معلم اثر بخش و ناکارادرایفای نقش خود به عنوان تسهیل کننده یادگیری در کلاس درس
معلمان اثر بخش :
1-کارهایشان بخوبی سازمان یافته و آماده است ؛ یعنی از وقت و زمان خود بخوبی استفاده می کنند و می کوشند تا برنامه خود را از قبل تنظیم و از لحظه لحظه کلاس برای یادگیری استفاده کنند .
معلمان ناکارا :
1- می گویند به اندازه ی کافی کارم منظم است ،ولی عملاً در این زمینه اقدام مؤثری به عمل نمی آورند و به واسطه نداشتن برنامه قبلی دچار بی نظمی در کلاس هستند .
معلمان اثر بخش :
2-برای عوض کردن موضوع بحث و گفتگو از لحظه ها استفاده می کنند ؛یعنی در کلاس فعالیتهای متنوعی را باعث می شوند و هر حادثه یادگیری مقدمه و بهانه ای برای حادثه یادگیری دیگر می شود .
معلمان ناکارا :
2-فواصل زمانی طولانی باعث سکوتهای طولانی در کلاس می شود ؛ یعنی هم دانش آموز و هم معلم به دلیل تغییر از یک حالت به حالت دیگر ، حواسشان پرت می شود .
معلمان اثر بخش :
3-از برنامه یا جدول یادگیری سریع استفاده مناسب می کنند ؛ یعنی کلاس را به صورت زنده و شاد و فعال اداره می کنند و در عین حال ، بردانش آموزان فشاری بیش از حد ظرفیت آنان وارد نمی آورند .
معلمان ناکارا :
3-از برنامه یادگیری کُند استفاده می کنند و در عین حال موجب سر در گمی دانش آموزان می شوند .مرتباً مشق و درس دانش آموزان را چک می کنند و موجبات گیجی و سر در گمی آنان را فراهم می آورند .
معلمان اثر بخش :
4دانش آموزان را برای یادگیری انگیخته نگه می دارند ؛ یعنی آنچنان فضای روانی را ایجاد می کنند که دانش آموزان نسبت به یادگیری مطالب کنجکاو و انگیخته باقی می مانند .
معلمان ناکارا :
4- دانش آموزان بدون احساس کنجکاوی یا انگیخته شدن ، خود را مجبور به انجام دادن تکالیف درسی احساس می کنند .
معلمان اثر بخش :
5- موجباتی را فراهم می آورند که هر چند دانش آموزان در حال نشسته به یادگیری می پردازند ، اما برای انجام دادن فعالیت های یادگیری ،هیجان و انگیزه ی لازم را دارا باشند .
معلمان ناکارا :
5- فضای روانی کلاس به نحوی است که یادگیری برای دانش آموزان به صورت کار خسته کننده ای در می آید ، معلم مسائل متعددی را برای حل ارائه می دهد و دانش آموزان نیز باجبار به کار مشغول می شوند .
معلمان اثر بخش :
6- دانش آموزان را تشویق به انجام دادن فعالیتهایی می کنند که مکمل فعالیت های قبلی است یعنی هر مطلب جدید را چنان مطرح می سازندکه با موضوع قبلی در ارتباط و تکمیل کننده موضوع قبلی است .
معلمان ناکارا :
6- غالباً مدیریت و رهبری مغشوش و دستخوش تغییر و تبدیل معلم، باعث از بین رفتن تمرکز دانش آموزان نسبت به یادگیری مطالب می گردد.
معلمان اثر بخش :
7- آگاه هستند ؛ یعنی آنچنان کنترل کلاس را در اختیار دارند که گویی چشمی نیز در پشت سر دارند ، ولی دانش آموزان احساس نمی کنند که تحت کنترل یا فشار معلم هستند .
معلمان ناکارا :
7- رفتار معلم آنچنان است که به نظر می رسد نسبت به آنچه در کلاس درس می گذرد آگاهی ندارد و تنها به یک دانش آموز توجه می کند و دانش آموزان دیگر را نمی بیند .
وقتی بحثی را مطرح می سازد زمان بندی آن را رعایت نمی کند و در نتیجه دانش آموزی را که اشتباه کرده است ، متهم می کند ، واکنشهای بیش از اندازه نشان می دهد ، آثارنامطلوب در دانش آموزان باقی می گذارد و بالاخره اعتبار خود را نزد آنان از دست میدهد .